مائده: همسرم ازم میخواد هر کاری که مادرش میخواد انجام بدم !

    متن سئوال:
 با عرض سلام وخسته نباشید وبا ارزوی قبولی طاعات وعبادات من  حدود 9 ماهه که عقد هستم وانشاءالله مهر ماه عروسی میکنم تو این مدت انقدر از طرف خانواده همسرم اذیت شدم که ازشون متنفر شدم مادر شوهر من هیچ صفت خوبی نداره که دلمو بهش خوش کنم تو این مدت بدترین اتفاقات وخاطره ها برام پیش اومده انقدر از زندگی ناامید هستم که اگه همین الان عزرائیل بیاد با کمال میل دوست دارم بمیرم...اعتمادم به شوهرم هم از بین رفته شوهرم به درددل های من گوش میده وحق رو به من میده  اما بازم ازم میخواد کاری که مادرش میخواد رو انجام بدم میگه به صلاحه...از همه شون دل زده شدم از زندگی بدم میاد ازشون متنفرم احساس میکنم شوهرم منو
ببخشید این وازه رو بکار مبیرم معذرت میخوام احساس میکنم شوهرم منو خر میکنه که آروم بشم ولی تو دلش اصلا از  پدرو مادرش بدش نمیادنمیدونم چیکار کنم هر وقت قرار میشه چ تلفنی چ حضوری ببینمشون قبلش کلی گریه میکنم به خدا من کم طاقت نیستم اینا خییییییییییییییییییییییییلی بدن هیچ خوبی ندارن هیییییییییییچ!دارم اذیت میشم اینا رفت وامدشون زیاده موندم یه عمر چجوری باید باهاشون معاشرت داشته باشم دارم داغون میشم
 حالم از همه چی بهم میخوره این حس تنفر داره دیونه م میکنه ازشون بدم میاد ای کاش میشد
 بمیرم تورو خدا کمکم کنید تو رو خدا
 

پاسخ استاد مشاور دینی  خانم زوارزاده ( استاد حوزه )

با سلام
طاعاتت قبول عزیزم.
عیدتم مبارک
حق داری تحمل کردن آدم هایی که خیلی بهت نزدیکن و البته به قول شما هیچ خوبی ندارن!... خیلی سخته.
همه ی دردها عزیزم درمان داره فقط باید اول بخوایم که درمانش کنیم. یعنی تو به این برسی که همسر خوبی داری همسری که اول و آخر اونه که کنارت می مونه و اونه که باید با اخلاقاش بسازی نه کس دیگه . بقیه رو فقط باید مدیریت کنی !
البته تو که برای مشاوره و راه درمان می گردی حتما این انگیزه رو داری که بخوای راه حلی برای این قضیه پیدا کنی .
حالا یک سوال : اگه شما برادر یا خواهری داشتی که خیلی همسرت رو اذیت می کرد همسرت باید چکار می کرد؟! اصلا این دقیقا مرزی است که ما باید یاد بگیریم گناه دیگران رو به پای همسرمون ننویسیم و اون رو بخاطر اشتباهات بقیه توبیخ نکنیم.
هر وقت تونستیم توی بانک دلمون برای هر کس حساب جداگانه باز کنیم اونوقت می تونیم آرامش یک حسابدار بانکی رو داشته باشیم! یعنی وقتی با هر کس روبرو می شیم فقط با اون باشیم نه اینکه بد و خوب بقیه رو هم پای اون حساب کنیم. تو همچین بانکی هیچ کس حساب باز نمی کنه یا اگه باز کرده باشه بعد از مدتی خسته می شه و حسابش رو می بنده !!!

*  هیچ وقت همسرت رو بخاطر رفتارهای مادرش توبیخ نکن.

نکته ی بعدی اینه که هیچ وقت سعی نکن تو این رقابت نابرابر قرار بگیری؟!رقابت عروس مادر شوهر! شما همسر خیلی خوبی داری که به قول خودت حداقل در زبان حق رو به تو می ده . تقریبا همسر شما جز و استثنائات هستن چون بیشتر آقایون حاضر نیستند به اشتباه مادرشان اعتراف کنند و مادرشان را مقصر بدانند . خیلی عجیبه شما می خواین که همسرتون از پدر و مادرش بدش بیاد؟؟؟؟!!!!!!!

 اگر شما به همین منوال ادامه دهید مطمئن باشید همسر شما کم می آورد و یک روز دیگر همین همدلی و همزبانی را هم با شما نخواهد کرد. پس بجای غم و غصه خوردن شاکر خداوند باشید بخاطر همسر فهمیده و بادرایتی که دارید. چون ایشان توانسته اند با همین روش 9 ماه زندگی شما را جلو ببرند! چون با این اوصافی که شما پفتید کافی بود همسرتان هم پشت مادرش باایستد آنوقت احتمالا زندگی مشترک شما در همان ماههای اول خاتمه می یافت!!پس خدا را شکر برای داده هایش و نداده هایش...

* هیچ وقت از همسرت نخواه بین شما و مادرش انتخاب کنه که،  بالاخره یک روز کم میاره و واضح می گه که مادرم رو به تو ترجیح می دم! اونوقت افسوس این همدلی ها رو خواهی خورد و تازه متوجه می شی که چقدر زیاده روی کردی ...

نکته بعد در مهارت های زندگی مشترک اینه که بپذیریم پدر و مادر رو نمی شه عوض کرد! یعنی اونها حداقل 40 سال این رویه رو رفتن پس ما نمی تونیم عوضشون کنیم پس وارد این جنگ احمقانه هم نشیم . خوب حتما می پرسی پس باید چکار کرد؟ باید بسوزیم و بسازیم ؟ نه عزیزم باید یاد بگیریم آدم ها با همه ی اخلاق های بدی که دارن اما باز قابل کنترل هستن!
قابل مدیریت کردن هستن! همسر شما یاد گرفته چطور مادرش رو مدیریت کنه . یاد گرفته که  مادرش رو ، با یک چشم گفتن ساده مدیریت کنه و از کلی تنش ها جلوگیری کنه . کافی بود همسر شما سر همه شون با مادرش بحث می کرد به مرور کم کم خسته می شد  و اونوقت مطیع محض می شد و حاضر نبود حرفای شما رو بشنوه چه برسه به اینکه حق رو به شما بده...
اگر باورتون نمی شه می تونید یک سری به دادگاه های خانواده بزنید خواهید دید که اکثر خانم ها می گن اولش می گفت حق با تویه  اما بعدش ... به کتک زدن هم رسید...
پس مراقب باش که زندگیت رو به کجا میبری ...

خوب رسیدیم سر روشهای مدیریت مادرشوهر!!

اول از همه باید کینه رو از دلت بیرون کنی

امام على علیه السلام:  مَنِ اطَّرَحَ الحِقدَ استَراحَ قَلبُهُ وَلُبُّهُ؛
 هر کس کینه را از خود دور کند، قلب و عقلش آسوده گردند.
(غررالحکم، ج5، ص 326، ح8584)

امام على علیه السلام: اِحتَمِل أَخاکَ عَلى ما فیهِ وَلاتُکثِرِ العِتابَ، فَإِنَّهُ یورِثُ الضَّغینَةَ؛
برادرت را با همان وضعى که دارد تحمل کن و زیاد سرزنش نکن، زیرا این کار کینه مى آورد.
(تحف العقول، ص84)

این سخنان مردی است که به رموز آفرینش آگاه است. پس راحت از کنار این حرفها رد نشو.
باور کن به آرامش نمی رسی تا وقتی که دلت پر باشه از اشتباهات و بدی های دیگران. همه رو ببخش نه برای اینکه اونها مستحق بخشیدنن برای اینکه تو مستحق آرامشی . کینه به دل گرفتن جز از بین بردن آرامشت چی برات داشته ؟!
برای ازبین رفتن کینه ها هم ائمه راهکار دادند:

پیامبر صلى الله علیه و آله: تَهادَوا فَإِنَّها تَذهَبُ بِالضَّغائِنِ؛
به یکدیگر هدیه بدهید، زیرا کینه ها را از بین مى برد.
(کافى، ج5، ص 144، ح14)

بعد براش دعا کن! برای سلامتی و آرامش مادر شوهرت دعا کن . در روایات داریم که دعا برای دیگران،  اول برای خود شخص دعا کننده مستجاب می شود بعد برای دیگران.

•    ازش تعریف کنید! می دونم گفتید هیچ اخلاق خوبی نداره، از همون اخلاقایی که نداره تعریف کنید!!
مثلا اگه ناهار میرید خونه شون حتی اگه دست پختش بده!! مامان جون دستتون درد نکنه فکر کنم باید یک دوره آشپزی پیش شما بیام. ..تو این جمله هیچ دروغی نبود، بود؟! اما کلی دل یک مادر رو که سالها پخته و سالها زحمت همسر شما رو کشیده رو بدست میارید. یا اگه هدیه ای همسرتون براتون می خره که میدونید مادر شوهرتون نقشی نداشته حتی ناراضی بوده ،  شما از اونم تشکر کنید.
مثلا بگید: مامان جون مردا که خیلی سلیقه ندارن ، شما این هدیه رو زحمت کشیدید؟! ممنون مامان جون . روشو ببوسید و همش تعریف سلیقه ش رو بکنید . خواهید دید که دفعه ی بعد مادر شوهرتون با دقت بیشتری برای شما خرید می کنه چون می خواد ثابت کنه واقعا همانطوره که شما گفتید. (اصل تعریف و تلقین خوبی رو دست کم نگیرید!)
•    به نظرت چرا توی بعضی خانواده ها که یک پدر و مادر خودرای دارند یک فرزندی وجود داره که همیشه می تونه کار خودش رو بکنه بدون دعوا و بدون هیچ دلخوری ؟! به نظرت بخاطر این نیست که اون بچه بلده به اصطلاحی سر همه رو با پنبه ببره !!
بپذیرید که پدر و مادر ها رو نمی شه عوض کرد . اصلا قرار نیست ما اونا رو عوض کنیم چون نه توانش رو داریم نه راهشو بلدیم. کافیست مدیریت برخورد با رفتارهای اونا رو یاد بگیرم . پس هرگز سعی نکن اونا رو عوض کنی،  تلاش نکن ! که فقط خودت رو خسته و فرسوده می کنی و جنگی رو شروع می کنی که هیچ برنده ای نداره .
9 ماه زمان خوبیه برای اینکه شما قلق مادرشوهرتون دستتون اومده باشه. پس کمی مدیر باشید . شما تواناییش رو دارید باید به حکمت  خداوند و بعد از آن به قدرت و زکاوت زنانه تان متکی باشید.

مائده جان
قدر لحظات زیبا و شیرین زندگی تان را بدانید . کمی منعطف بودن و گذشت کردن آنقدرها هم که فکر می کنی سخت نیست . یاد بگیریم که می شود از خیلی خواسته ها برای رسیدن به موفقیت گذشت ...موفقیت هم یعنی توفیق بندگی خدا. یعنی در کنار همسرت با آرامش به وظابف و تکالیف الهی ت برسی نه اینکه درگیر روزمرگی ها و حرفهای پوچ دنیایی بشی که وقتی بهش می رسی تازه می فهمی اینها آرامش نمیاره...
موفق باشید . در پناه حق