ورود شما را به سایت مدرسه علمیه اسلام شناسی حضرت زهرا سلام الله علیها گرامی می داریم

اربعین حسینی

 

1390/10/21  |  2،118 بازدید

دل غمین

ما را که غیر داغ غمت برجبین نبود     نگذشت لحظه یی که دل ما غمین نبود

هرچند آسمان به صبوری چو ما ندید     ما را غمی نبود که اندر کمین نبود

راهی اگر نداشت به آزادی و امید        رنج اسارت، این همه شورآفرین نبود

ای آفتاب محمل زینب کسی چو من      از خرمن زیارت تو خوشه چین نبود

تقدیر با سر تو مرا همسفر نبود           در این سفر، مقدّر من غیر ازین نبود

گر از نگاه گرم تو آتش نمی گرفت       در شام و کوفه، خطبه من آتشین نبود

در حیرتم که بی تو چرا زنده ام           عهدی که با تو بستم از اول، چنین نبود

ده روزه فراق تو عمری به ما گذشت     یک عمر بود هجر تو، یک اربعین نبود

محمدجواد غفورزاده (شفق)

خورشید هامون

ساربانا ز اشتران بگشای بار لحظه ای ما را به حال خود گذار

اینکه بینی سرزمین کربلاست            خاک او آغشته با خون خداست

در حریم قدسی صحرای دوست           بشنو این گلبانگ، این آوای اوست

نی نوا، در نینوای راستین     مویه ها دارد ز نای اربعین

ناله آتش بال در پرواز بین     همطراز آه گردون تا زمین

اشک می ریزد ز چشم کائنات             در عزای تشنه کامان فرات

آن بلا جویان که تا بزم حضور            راه پیمودند با سامان نور

رایت توحید از اینان پایدار     ماند و می ماند به دور روزگار

گر فرات اینجا چو دریا خون گریست    نی عجب، خورشید برهامون گریست

مشفق کاشانی

غوغای غم

بار بگشایید اینجا کربلاست    آب و خاکش با دل و جان آشناست

بر مشام جان رسد بوی بهشت             به به از این تربت مینو سرشت

ماه اینجا واله و سرگشته است             و آن شهاب ثاقب از خود رفته است

اربعین است اربعین کربلاست            هر طرف غوغایی از غم ها به پاست

گویی از آن خیمه های نیم سوز           خود صدای العطش آید هنوز

هرکجا، نقشی ز داغ ماتم است            هر چه ریزد اشک در اینجا کم است

باشد از حسرت در اینجا یادها             هان به گوش دل شنو فریادها

تا قیامت کربلا ماتم سراست   حضرت مهدی «حسان» صاحب عزاست

حبیب اللّه چایچیان (حسان)

خون پاک

چرا گلزار و گلشن گشته غمناک          چرا گریان ز غم روح الامین است

مگر از شام آید کاروانی        که صوتش مُحرق قلب حزین است

جهان شد از چه رو کانون ماتم            مگر از نو عزای شاه دین است

حسین آن کو به راه حق پرستی           چو بابش فرد بی مثل و قرین است

ز هفتاد و دو قربانی که او داد             ز یزدان در خور صد آفرین است

نیامد مثل او دیگر به گیتی     که بحر عشق را دُرّی ثمین است

ز قتل خویشتن احیای دین کرد            از آن رو محیی دین مبین است

وجودش مَفْخَر دین نبی شد     جنابش خاتم دین را نگین است

خدا بر خون پاکت خون بها شد            کسی را جز تو کی قدری چنین است

ابوالحسن همدانی (طوطی)

سوز دل

بسوز ای دل که امروز اربعین است      عزای پور ختم المرسلین است

قیام کربلایش تا قیامت          سراسر درسْ بهر مسلمین است

دلا کوی حسین عرش زمین است         مطاف و کعبه دل ها همین است

اگر خیل شهیدان حلقه باشند   حسین بن علی، آن را نگین است

دل ما در پی آن کاروان است که از کرب و بلا، با غم روان است

چه زنجیری به دست و بازوان است     که گریان دیده روح الامین است

به یاد کربلا دل ها غمین است            دلا خون گریه کن چون اربعین است

جواد محدثی

 

    

نظرات

ارسال نظر جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.
14 + 14 =
پاسخ این سوال ریاضی را بصورت عدد وارد كنيد نه حروف. به عنوان مثال در پاسخ "دو + چهار =؟" وارد کنید "6".
کليه حقوق اين سايت متعلق به مدرسه علمیه اسلامی شناسی حضرت زهرا سلام الله علیها مي باشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.

آمار سایت

  • بازدید کل: 7,961,648

    اوقات شرعي