پيامبر صلى الله عليه و آله: بدان كه راستگويى، پر بركت است و دروغگويى شوم.
نفس: همسرم از لحاظ ایمان و مذهبی در سطح من نیست
سوال:
من دختری هستم که تقریبا 4ماه هست که نامزد شده ام در طی این 4 ماه متوجه شده ام که همسرم از لحاظ ایمان و مذهبی در سطح من نیست به طور مثال نسبت به نمازش اهمیت ویژه ای قائل نیست
حتی در مراسمات مذهبی هم شرکت نمیکند و این واقعا برای من زجر آور است چون من از بچگی با این شرایط بزرگ شدم و دوست دارم همسرم هم در اینجور مراسمات من را همراهی کند یا به نمازش بیشتر اهمیت قائل شود .به خاطر این مسائل ما هر روز دعوا میکنیم و من واقعا غصه میخورم و احساس میکنم انتخاب اشتباهی انجام داده ام . تورو خدا کمکم کنید چیکار کنم من؟؟ حتی گاهی شده به طلاق هم فکر میکنم خاهشا کمکم کنید .
پاسخ مشاور دینی : خانم رازجو
با سلام به شما دوست عزیزم.
حضرت علی علیه السلام فرمودند در آخرالزمان مسلمانان به اعمال مستحبی بیشتر روی می آورند ولی راه نجات در انجام واجبات و ترک محرمات است پس هرگاه مردم به انجام مستحبات پرداختند بدانید که راه نجات در واجبات است!
دوست عزیز! درسته که مراسم و مجالس مذهبی میتواندخیلی خوب و مفید باشد ولی آسیبهایی هم در کنارش خواهد بود . رفتن به این مراسمات مستحب و ناراحت کردن و شکستن اقتدار همسر گناه است مراقب دامهای پنهای شیطان رجیم دشمن قسم خورده بشریت باشید مبادا به خاطر خدا مرتکب حرام شوید!
شما قبل ازدواج باید مواردیکه برایتان مهم بود را به دقت بررسی میکردین نه الان! با چشمان باز ازدواج کنید و لی با چشمان نیمه باز زندگی مشترکتونو ادامه بدین تا موفق باشین! شما اگر یک همسر ایده آل و آرامشگر برای شوهرتون باشین ایشون ناخودآگاه به تمایلات شما نزدیک خواهد شد دعوا و جرو بحث جز نارضایتی و تلخی نتیجه ای نخواهد داشت پس با خوب بودن خود همسرتونو به دین متمایل کنین نه اینکه با بدرفتاری ایشونو از دین زده کنین .
پیامبر صلوات الله علیه وآله فرمودند : زیباییهای زندگی را پیدا کنید .
پس شما هم با جستجوی خوبیها و نقاط مثبت همسرتون و تعریف از ایشون به تقویت ایمان همسرتون کمک کنین شما به همسرتون محبت کنین به خاطر خدا و بدیهاشو ندیده بگیرین و جنبه های مذهبی ایشونو حتی اگر کمرنگ هم باشه با تعریف کردن پررنگ جلوه بدین تا همسرتون توسط شما و در کنار شما به خدا نزدیک و نزدیکتر بشه.
دوست عزیز حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند بهترین زنان آن زنی ست که هنگام خواب دست همسرش را بگیرد و بگوید از من راضی هستی؟ بعد بگوید تا از من راضی نباشی نخواهم خوابید!!!
دوست عزیزم حالا می خوام کمی شما رو عاشقانه راهنمایی کنم !! می خواهم با شما حرفهایی را بزنم که به خیلی از افرادی که مشاوره می خواهند نمی توان گفت! زیرا درک و عمل به آن ظرفیت دینی بالایی می خواهد! اما از صحبت های شما دریافتم که شما استعداد بالایی برای رشد و تعالی معنوی دارید اما راه را گم کرده اید!!
واقعیت این است که ما همیشه و در همه حال در حال آزمایش و رشد هستیم . پس هر چه امتحان سخت تر باشد اشکالات و عیوب ما بیشتر پیدا می شود!
می خواهم با قیاسی نا عادلانه همسرتان را فرعون خطاب کنم و شما را آسیه!!
خوب آسیه چطور در کنار فرعون زندگی می کرد که هم از زنان برتر بهشتی شد و هم موسی در دامان او پرورش یافت و عجیب تر آنکه با فرعون چطور رفتار می کرد که وقتی از او درخواست کرد که موسی را نکشیم و به فرزندی بزرگ کنیم فرعون پذیرفت؟!! نفس جان ! برای همسرت چگونه همسری هستی؟ چقدر سرورش می خوانی و چقدر بزرگش داشتی؟! اگر باور داری به آموزه های دینی ای که به آن می بالی!
• چقدر تاثیر نمازهایی که او قضا می کند و تو نه، را در دعواها نشان دادی؟ یعنی چقدر در بحث ها خود دار بودی و توهین و تحقیری به ولی ات نکردی!
• ! درخت هر چه پربارتر سربه زیرتر!نمی دانم چقدر متوجه منظورم شده ای ؟!!
• تاحالا عاشق شدی؟! آدم وقتی عاشق باشد و در کنار معشوقش باشد، کم کم رنگ می بازد و می شود همرنگ محبوبش! چقدر محبوب همسرت بودی؟! چقدر وقتی برای نماز صبح بیدار شدی برای او صبحانه ی عالی آماده کردی و با روی خوش پذیرایش بودی حتی اگر او نمازش قضا شده باشد؟! نماز او رابطه ای است بین او و خدایش پس به تو ظلمی نکرده و حق نداری به او در وظایف زناشویی ات کم بگذاری چون کاهل نمازی می کند ... مراجع تقلید ما راه حل های زندگی با مردی که خمس نمی دهد را نیز داده اند پس این یعنی می شود با مردی که خمس نمی دهد هم بدون دعوا و دلخوری زندگی کرد!!
نفس جان مشکل از جایی شروع می شود که ما به قول خودمان حزب الهی ها با سنگ خودمان آدم ها را وزن می کنیم و همیشه هم کفه ی خودمان سنگین تر است! من مطمئنم همسرتان خوبی های بسیاری داشته که همسری مومن و وفادار چون شما نصیبش شده اید . اما شما هم ضعف هایی داشته اید که قرار است در کنار همسرتان به شناخت بیشتری از خود برسید و آنچنان رشد کنید که لایق سربازی امام زمان گردید!
• ! دنبال تفات ها نباش که هر چه بیشتر دقت کنی بیشتر خواهی یافت . بعد از ازدواج باید چشم هایت را بر تفاوت ها ببندی! و باور کنی که همیشه وجود یک تفاوت وجود یک عیب و نقص نیست!
• اگر ما الگویمان حضرت زهراست در حجاب و پاکدامنی پس باید در کلاممان نیز به ایشان اقتدا کنیم! اگر شما همیشه مهربان و عزیز باشید و یکبار مودبانه از همسرتان بخواهید که به تمام حرف های او عمل می کنید و همیشه مطیعش هستید و بگویید که می خواهید بهترین همسر دنیا باشید و فردا روز محشر پیش مادرمان حضرت زهرا شرمنده نباشیم....
کلام آخر ! اگر باور کنیم که رضایت همسر بهترین وسیله برای رسیدن به قرب خداست آنوقت به همسر و فرصت با هم بودن مغتنم تر نگاه می کردیم و به جایی که همسرمان و عیوبش را ببینیم فقط دنبال رفع عیوب و رشد معنوی خود بودیم. نکته کاربردی اینکه انسان بنده احسان است!
پس اگر عزیزش باشی کم کم رنگت را خواهد گرفت حتی اگر خودش نخواهد بدون اینکه بفهمد شبیه محبوبش خواهد شد. احساس می کنم دختر زیرک و باهوشی هستی و امیدوارم با همین چند خط خودت راه حل زندگیت را پیدا کرده باشی.
با توکل به خدا و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها به همسرتون محبت کنین ٬ زهرایی زندگی کنین تا در هر دو دنیا موفق و مؤید باشین
- 2251 خوانده
نظرات
با سلام
پسری 27ساله هستم مدت 5 ماهی است عقد کرده ام همسرم اوایل خیلی مظلوم و بسیار عاشق من بود ولی مدتی است که همیشه بهانه می گیرد و هفته ای نیست که ما بحث و جدال نداشته باشیم همیشه شوخی ها را جدی تلقی می کند و هر حرفی از سوی خانواده ام را چه از باب نصیحت و یا شوخی به دیده توهین می بیند و همین را تبدیل به بحث می کند بسیار از خواهر خود حرف شنوی دارد و این امر نیز مرا آزار می دهد بعضی اوقات اینقدر گلایه می کند که اعصاب من را بهم میریزد و همیشه با کوچکترین بحثی گریه می کند همسرم بسیار مطیع و آرام بود و الان 100 درصد فرق کرده است به حدی شده که بعضی اوقات فکر جدایی به سرم می زند هر بارم نیز با او برای برطرف کردن مشکلات صحبت می کنم میخواهد که همیشه به او حق بدهم و حقایق و خانواده ام را فدای او کنم و حرف من این است که به همه احترام بگذارد و اگر هم کسی به او پرخاشی کرد و یا نصیحتی کرد ناراحت نشود ولی برعکس عمل کرده و سریعا به خواهر یا مادر خود جریان را می گوید و این رفتار او نیز در چشم خانواده من بسیار ناپسند است چند وقتی نیز ادعا می کند که کسی در دوران مجردی به او چیزی نگفته و یا از او کاری نمیخواهند با ناز بزررگ شده و کسی نباید به او دستور بدهد یا اینکه او را نصیحت کند لطفا به م کمک کنید تا دست به تصمیم نادرستی نزنم با تشکر
سلام ...
من دختری هستم 20 ساله
من دینم رو موروثی از خانوادم به ارث بردم
میخام قدم به قدم راهنماییم کنید تا بشم اونی که باید بشم
من خیلی گناه دارم که ترکشون برام سخته
میخام مرحله به مرحله بهم اموزش بدین که خدا رو بشناسم و درکش کنم
تاکید میکنم درکش کنم
من قرانو میخونم
خدا رو میشناسم
اما درکش نمیکنم
روضه میشنوم
اما درکش نمیکنم
درک نمیکنم که چرا نباید گناه کنم
درک نمیکنم که چرا میریم جهنم ؟
درک نمیکنم همه ی دستوراتی که خدا داده
من نمیخام برم جهنم
اما خب تا چیزی رو درک نکنم هم سخته انجامش
اگه کمکم نکنین به گردنتون میمونه این حق
ارسال نظر جدید