ورود شما را به سایت مدرسه علمیه اسلام شناسی حضرت زهرا سلام الله علیها گرامی می داریم

آدر : در رابطه با همسرم خيلي سردرگم هستم !

 

  متن سئوال:

سلام

ببخشيد ميشه منو راهنمايي كنيد خيلي سردرگم هستم در رابطه با همسرم كاش همسرم هم قبول ميكرد مشاوره بياد و من يكجانبه حرف نميزدم.

همسرم خيلي ساكت –متدين –مهربان –منطقي و ... كلا خيلي انسان خوبي. )

روابط بين من و همسرم هرروز بدتر و لجبازانه تميشه  نمي خواد زير بار مسوليت در قبال من برهمگر در مواقعي كه با من خوبه

  روابط جنسيمون خيلي خيلي معموليه. شايد دو هفته يكبار   زير بار رفتارهاي غلطش نميره و قانون همينه كه هست زياد بكار ميبره

   از حرف زدن راجع به مسايلمون طفرهميره   اصلا احساسش رو نشون نميده

   اصلا هواي هم رو نداريم  براي نظر هم احترام قائل نميشيم  همدلي نميكنيم  من خيلي خصوصياتم شبيه همسرم هست. يعني منم

پر حرف نيستم صبورم و...

  اما همسرم درك نميكنه كه هرچقدر هم كه من كوتاه ميام باز هم من زنم. من نياز دارم نازم كشيده بشه بهم محبت بشه و... اما همسرم اصلا اعتقادي به اين چيزها نداره و به نظرش مسخره است. حتي مثلا ميخوام درس بخونم بگم سخته و اين سختي را كاملا با محبت بگم يهو برميگرده ميگه سخته نخون و درك نميكنه كه اين سخته كه من گفتم براي همدلي بود. براي اين بود كه كمي درباره سختي درس حرف بزنيم و راههايي كه من بتونم با وجود كار و بچه و خونه داري فرصت كنم درس بخونم!

كلا همسرم حرف نميزنه و توجه نميكنه و اهميت نميده. من بارها با مهربوني با قهر با گريه با داد با هر زبوني كه به عقلم ميرسيد نيازم رو بهش گفتم حتي ايميل زدم و درددل كردم. متنهاي روانشناسي براش فرستادم اما نرود ميخ آهني در سنگ. ميگه همينه كه هست. تغيير نميكنه چون اعتقادي نداره كه رفتارش ايراد داره. مطمئنه كه مرد خوبيه و من پر توقع. پس ديگه حاضر نيست نه فكر كنه نه حرفي راجع به اين موضوع بزنه.

درك نميكنه من كه هيچ كس ندارم و تنها دارم زندگيمو ميچرخونم كار ميكنم و بچه رو بزرگ ميكنم و يك سالي هم هست سرطان تيروئيد گرفتم و مشكلات اونم به زندگيم اضافه شد بعد از انسان بودن يك زن هستم و نياز به تكيه بهش دارم نياز به محبتش دارم نياز به شنيدن حرفهاي عاشقانه دارم.

من نه تنها از نظر جسمي كم ميارم از نظر روحي داغون ميشم. كلا آدم محكم و صبوري هستم . اصلا لوس و نازنازي نيستم. سعي ميكنم همه چيز مديريت كنم و بدون كمك زندگي پيش ببرم. غر نميزنم. خدا رو شكر ميكنم اما همسرم واقعا نبايد كمك حالم باشه؟! كمك كم ميكنه اما اون چه كه عذابم ميده كمك حال روحي نبودن براي منه كه جسمم رو هم ضعيف ميكنه.

 همسرم مرد خوبيه. بنده خوبه خداست. برام برادر خوبيه. اما همسر خوبي نيست. چون هيچ حسي رو بروز نميده.

مخصوصا الان كه يه پسر دارم خيلي كارها بيشتر شده و دست تنها برام سخته و چون خسته ميشم و كمك همسرم رو نميبينم بيشتر از نظر روحي داغون و عصبي و حساس ميشم.

همسرم فقط دوست داره بخوابه يا تلويزيون ببينه. مگر اوضاع خوب باشه و من ازش بخوام تا كاري انجام بده. محاله خودش ببينه من بي حالم و در حال مرگم و بياد بگه تو بشين من كار ي رو انجام ميدم. در حالت عادي هم حوصله بازي كردن با پسرمون رو نداره تا چه برسه به كارهاي ديگه.

من بايد چيكار كنم.   آيا به نظر شما بايد قبول كنم اون منو دوست نداره و از زندگي با من راضي نيست؟

 

پاسخ مشاور: خانم محسنیان (کارشناس ارشد روانشناسی)

دوست عزیز سلام. با توجه به نوشته های شما به خصوص نوشته های ابتدایی و انتهایی متنتان می توان اینگونه برداشت کرد که شما همسرتان را دوست دارید و به طور کلی از او و سبک رفتارهای او راضی هستید، هر چند که برخی از رفتارهای او شما را آزار می دهد. اما احتمالا آنچه شما را بیشتر آزرده می کند این است که در برابر رفتارهای همسرتان بلاتکلیف هستید و نمی دانید که آیا او شما را دوست دارد و یا خیر.

دوست گرامی، از حرف های شما و خصوصیاتی که از همسرتان بیان نمودید اینگونه برداشت نمی شود که همسرتان شما را دوست نداشته باشد و یا از زندگی با شما ناراضی باشد. احتمالا همانگونه که شما او را دوست دارید او نیز شما را دوست دارد، اما بنا به دلایلی (از جمله نوع تربیت خانوادگی شان، فرهنگ نادرست جامعه، نوع شخصیت ایشان و ...) ترجیح می دهد که به همین سبک خود ادامه دهد و خود را تغییر ندهد.

احتمالا ایشان مانند بسیاری از آقایان گمان می کند که نیازی نیست که به شما ثابت کند دوستتان دارد. احتمالاً او عقیده دارد شما باید این دوست داشتن را از روی رفتارهایش بفهمید. تعداد زیادی از آقایان مانند همسر شما هستند که حتی اگر همسرانشان بارها به آنها از نیازهای زنانه شان بگویند اما معمولاً قادر به درک این موضوعات نیستند و این حرف ها را جدی نمی گیرند، زیرا این موضوعات برای خودشان از اهمیت زیادی برخوردار نیست. متاسفانه آنها نمی خواهند این ویژگی خانم ها را قبول کنند که او نیاز دارد همسرش با او همدلی کند و به او بگوید دوستت دارم و علاقه اش را نه فقط در رفتار بلکه در زبان هم نشان دهد.

متاسفانه این ویژگی همسر شما و دیگر آقایان ریشه عمیقی در فرهنگ ما دارد و شاید مدتی زمان ببرد تا در نهایت پسران اکنون و همسران آینده به این ویژگی خانم ها آگاهی کامل پیدا کنند و آنها را در رفتارهایشان نشان دهند. پس بهتر است ما خانم ها تا حدی قبول کنیم که شرایط جامعه و نوع تربیت فرزندان پسر در این جامعه و ...، باعث دامن زدن به چنین رفتارهایی از طرف آقایان شده است.

از طرف دیگر این رفتار هایی که از همسرتان مطرح کردید می تواند به علت تیپ شخصیتی ایشان باشد و نه به علت بی علاقگی به شما. می دانید که از ویژگی های ذاتی انسانها این است که هر فردی ویژگی های منحصر به فردی دارد و از لحاظ تیپ شخصیتی با دیگران تفاوت دارد. معمولاً تیپ های شخصیتی یا ژنتیکی هستند و یا ریشه در کودکی دارند. یکی از تیپ های شخصیتی، تیپ شخصیتی متفکر درون گرا است که ظاهرا با ویژگی های همسرتان مطابقت دارد. یکی از روانشناسان به نام یونگ بیان می کند که افرادی با این تیپ شخصیتی شدیدا تحت تاثیر عقاید خودشان هستند و عقاید خودشان را قبول دارند، عقایدی که ریشه در ذهنیت خود آنها دارد، نه چیزهایی که در واقعیت وجود دارد. این افراد، افرادی سرد و بی ملاحظه هستند و از لحاظ اجتماعی قوی نیستند و نمی توانند نظرات خود را به خوبی بیان کنند. به عقیده روانشناسی دیگر به نام ادلر، در تیپ شخصیتی دوری گزین، افراد اعتماد بنفس لازم را برای حل بحران ها ندارند و به جای درگیر شدن با مشکلات، از مواجهه با آنها فرار می کنند و سعی می کنند مشکلات را نادیده بگیرند، آنها غرق خودشان هستند و در تخیلات خود همیشه از دیگران برتری دارند. به عقیده یکی دیگر از روانشناسان به نام هورنای نیز تعدادی از افراد هستند که از ترس اینکه مبادا مورد تمسخر و سرزنش دیگران قرار بگیرند،  از صحبت کردن در مورد مشکلات طفره می روند و هرگز هم به اشتباهاتشان اقرار نمی کنند.

با توجه به موارد بالا احتمالاً شما توانسته اید به علت های زیربنایی رفتارهای همسرتان پی ببرید و  علت رفتارهای او را نارضایتی او از شما و زندگی تان ندانید. اما بطور کلی من در اینجا چند نکته را مطرح می کنم، انشاءالله برای کمک به رفع مشکل شما مفید باشد:

·         معمولاً خانم ها از این ترفند استفاده می کنند که می خواهند با انرژی گذاشتن بیش از حد از خود (مثلاً کار کردن بیش از حد) توجه همسرشان را به خود جلب کنند و می خواهند کاری کنند که او به کمکشان بیاید، اما غافل از اینکه معمولاً این ترفند با شکست مواجه می شود. شما نیز سعی کنید خیلی بیش از حد توانتان از خود مایه نگذارید و به استراحت خودتان اهمیت دهید و متناسب با توانتان کار کنید. لزومی ندارد آن قدر خود را خسته کنید تا شاید همسرتان به فکر شما بیفتد، زمانی که احساس خستگی کردید شما هم کنار او بنشینید و رفع خستگی کنید.

·         برخی از افراد و به خصوص آقایان اینگونه اند که تا کاری به عهده آنها گذاشته نشود آن را انجام نمی دهند، حتی اگر هزاران کار جلوی آنها تلمبار شده باشد! با توجه به اینکه شما فرمودید زمانی که همسرتان با شما خوب است در کارها به شما کمک می کند، پس از این فرصت ها استفاده کنید و با خوشرویی و حتی شوخی و خنده از او درخواست کمک کنید. در صورتی که همسرتان هم مشکلی ندارد می توانید از یک خدمتکار برای انجام برخی از امور منزل کمک بخواهید.

·         وقتی همسرتان مطابق میل شما رفتار می کند، عکس العملتان به آن رفتارش به گونه ای باشد که باعث تشویق او به تکرار رفتارش باشد. ببینید معمولا همسرتان در چنین مواقعی از شما چه توقعی دارد، همان را انجام دهید. مثلاً اگر دوست دارد زبانا از او تشکر کنید این کار را بکنید. یا می توانید او را ببوسید و بگویید به خاطر اینکه فلان کار را برایم کردی ازت ممنونم و من نیز فلان کار را برایت انجام می دهم.

·         با توجه به اینکه هم شما و هم همسرتان افرادی آرام هستید، احتمالا زندگی شما دچار یکنواختی و روزمرگی شده است. خوب است بدانید اثرات منفی یکنواختی در زندگی گاهی می تواند بدتر از اثرات منفی نزاع های گهگاهی میان زوجین باشد! پس سعی کنید هیجان را در زندگی خود وارد کنید و کمی تغییر در زندگیتان ایجاد کنید، مثلا می توانید هر چند مدت یکبار جای وسایل منزلتان را تغییر دهید، به بهانه های کوچک برای خود جشن بگیرید، شادی کنید، با هم بازی کنید و ...، امروزه بازی های جالبی حتی برای بزرگسالان هم وجود دارد که به ایجاد هیجان و شادی در زندگی کمک می کند.

·         هر چند مدت یکبار از همسرتان بپرسید که چه توقعی از شما دارد و دوست دارد همسر ایده آلش چگونه باشد. سعی کنید هنگام شنیدن توقعات او، ناراحت نشوید و از خود دفاع نکنید. گوش کنید و در صورت منطقی بودن سعی کنید آنها را در خود اعمال کنید و اثرات ن را مثبت آن را ببینید. متقابلا شما نیز پس از گفته های همسرتان یکی از توقعات خود را بیان کنید. در ابتدا سعی کنید موردی را مطرح کنید که انجام آن برای همسرتان خیلی سخت نباشد. به مرور می توانید خواسته های دیگرتان را نیز به همین شکل مطرح کنید.

·         یکی از دلایل اینکه همسرتان با شما همدلی نمی کند می تواند وجود تفاوت ساختاری و ذهنی میان خانم ها و آقایان باشد. معمولاً آقایان و حتی خانم هایی که برخی ویژگی های مردانه دارند هنگام روبرو شدن دیگران با مشکلات سریعا به آنها راهکار می دهند و قبل از آن سعی نمی کنند طرف مقابل را از لحاظ روانی آرام کنند. شما می توانید به مرور همدلی کردن را به همسرتان یاد دهید. مثلا اگر نیاز به همدلی او دارید دقیقا حرف هایی که باید به شما بزند را به دهان به او بدهید، مثلاً بگویید تو الان باید به من بگویی .......... شاید لازم باشد بارها و بارها به او یادآوری کنید که چه باید به شما بگوید، ایرادی ندارد به او بگویید، انشاءالله به مرور زمان ملکه ذهنش خواهد شد.

·         با توجه به اینکه شما فرمودید همسرتان از صحبت کردن در مورد مشکلات طفره میرود، شاید به علت ترس از مورد سرزنش قرار گرفتن توسط شما باشد. پس سعی کنید هنگام انتقاد کردن از او، او را مورد سرزنش و تمسخر قرار ندهید و بیشتر روی حرفتان برای حل شدن مشکل باشد و نه محکوم کردن او.

·         ایجاد تغییر هر چند کوچک، نیازمند صرف کردن انرژی و حتی تحمل کمی فشار و استرس است. بنابراین اکثر انسانها ترجیح می دهند در همان وضعیتی که هستند بمانند و خیلی خود را تغییر ندهند. با آنکه برخی از آنها می دانند که رفتارشان درست نیست، اما به خاطر اینکه دچار استرس و فشار نشوند تمایلی به ایجاد تغییر نشان نمی دهند و سعی می کنند به خود و دیگران بقبولانند که تغییر آنها امکان پذیر نیست. پس بهتر است شما سعی کنید به تدریج از همسرتان انتظار تغییر کردن داشته باشید تا او فشار و استرس کمتری را احساس کند و خودبخود به تغییر کردن تمایل پیدا کند.

·         یادمان باشد بهترین فردی که می تواند ما را آرام کند خودمان هستیم نه دیگران. هرفردی خود را بهتر از دیگران می شناسد و می داند که در هر وضعیتی به چه چیزی نیاز دارد، پس یاد بگیریم که چگونه خودمان می توانیم خودمان را تسکین دهیم. کتاب شفای کودک درون ترجمه گیتی خوشدل کتابی ساده و بسیار جذاب است که به شما کمک می کند یاد بگیرید چگونه می توانید خود را آرام کنید و با خود همدلی کنید.

·         همانگونه که در دیگر مشاوره ها مطرح شد اگر یکی از زوجین برای مشاوره رفتن تمایلی نشان نمی دهد بهتر این است که فعلا طرف دیگر خود به تنهایی به مشاوره برود، به هر حال بهتر از این خواهد بود که هیچ یک از آنها به مشاوره رجوع نکنند.

موفق باشید.

 

    

نظرات

ارسال نظر جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.
20 - = 3
پاسخ این سوال ریاضی را بصورت عدد وارد كنيد نه حروف. به عنوان مثال در پاسخ "دو + چهار =؟" وارد کنید "6".
کليه حقوق اين سايت متعلق به مدرسه علمیه اسلامی شناسی حضرت زهرا سلام الله علیها مي باشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.

آمار سایت

  • بازدید کل: 7,966,802

    اوقات شرعي