بهشت با بهانه /ادبی
بهشت با بهانه
مریض آمده اما شفا نمــیخواهد قسم به جان شما جز شما نمیخواهد
برای پیش تو بودن بهانهای کافیست بهشت لطف کریمان بها نمیخواهد
دلیل نالهی من یک نگاه محبوب است وگرنه درد غلامان دوا نمیخواهد
فقیر آمدم و دلشکسته پرسیدم : مگرکه شاه خراسان گدا نمیخواهد؟
دلم به عشق تو تاآسمان هشتم رفت نماز در حَرَمت «اهدنا» نمیخواهد
همین قدر که غباری بر آستان باشد رواست حاجت عاشق، دعا نمیخواهد
تو آشنای خدایی ، کدام رهگذری در این جهان غریب آشنا نمیخواهد؟
ببین به گوشهی صحنت پناه آوردم مگر کبوتر آواره جا نمیخواهد؟
به حکم آنکه«علیک الرفیق ثم طریق» دلم بدون رضـــا کربلا نمیخواهد
خدا مرا به طواف تو مبتلا کردهست طواف کعبه بخواهم، خدا نمیخواهد
نگفته است ، حیا کرده شاعرت آقا نگفته است، نه اینکه عبا نمیخواهد
قاسم صرافان
بی سر و سامان
ای کاش حرم بودم و مهمان تو بودم
مهمان تو و سفره احسان تو بودم
یک عمر گذشت و سر و سامان نگرفتم
ای کاش فقط بیسر و سامان تو بودم
تا چشم گشودم به دلم مهر تو افتاد
زآن روز چو آهوی بیابان تو بودم
طوفان عجیبی است غم عاشقی تو
چون موج اسیر تو و طوفان تو بودم
ای گنبد تو عشق ، من خسته دل ای کاش
چون کفتر پر بسته ایوان تو بودم
یک پنجره فولاد دلم تنگ تو آقاست
ای کاش ز زوار خراسان تو بودم
مهدی صفی یاری
- 1559 خوانده
نظرات
سلام
خدا قوت
چقدر شعرهاي مرتبط با امام رضا(ع) زيبا بود بالاخص شعر بهشت با بهانه
اجر شما با امام رضا
ارسال نظر جدید