آ.چ:خیانت های پی در پی همسرم نابخشودنی ست!

سلام من34سالمه13ساله ازدواج کردم تقریباازپنج شش سال پیش هراز گاهی سرو کله ی دوست دختر تو زندگیمون پیدا میشه وهرباربا کلی ابراز علاقه همسرم واینکه اونا منو رها نمیکنن و....چشم پوشی کردم ولی دیگه خسته شدم مدام استرس دارم وقتی صدای اس ام اس گوشیش میاد تمام بدنم میلرزه بخاطر موقعیتم حتی یکروز هم ترکش نکردم تو این شهر غریبم شاغل هم هستم بچه هام کوچیکندنمیدونم چکار کنم البته اینم بگم همسرم نسبت به منو بچه ها واقعا احساس مسوولیت داره اخلاق خوبی هم داره ورابطش فقط در حد تلفنه ولی این استرس تمام سیستم بدنمو مختل کرده در عین اینکهخیلی دوستش دارم ولی دیگه نمیتونم بهش ابراز علاقه کنم چون خیانتش از نظرم نابخشودنیه ومعتقدم از اینکه من توبن بست هستم داره سوئ استفاده میکنه. 

پاسخ استاد مشاور : کارشناس ارشد مشاوره خانم محسنیان

با سلام.

دوست عزیز، بحث خیانت یک بحث گسترده است که انواع و اقسام مختلفی دارد که هر یک بسته به علل و شرایط و اقسام آن، راهکارهای متفاوتی دارد. پس این موضوع از طریق مشاوره اینترنتی قابل بررسی نیست و از این طریق اصلا نمی توان کسی را متهم و یا از هر خطایی مبرا کرد. بطوریکه در مشاوره حضوری هم معمولاً به چندین جلسه مشاوره و زوج درمانی نیاز است.

احتمالا می دانید که ابراز علاقه نکردن شما به همسرتان می تواند خطر بزرگی برای زندگی شما ایجاد کند، چون ممکن است باعث شود همسرتان بیشتر و بیشتر از شما دور شود. اما از طرفی هم طبیعتاً برای شما سخت خواهد بود که با این تصور که همسرتان در حال خیانت به شما است بخواهید به او ابراز علاقه کنید.

طبیعی است که این موضوعات می تواند شما را دچار تعارض و سردرگمی زیادی کند و همانگونه که خودتان هم گفتید انرژی بسیاری را از شما گرفته است. پس قبل از اینکه واقعا میان شما و همسرتان سردی بیشتری اتفاق بیفتد به بهترین راه حل ها بیندیشید و به مشاوره اینترنتی اکتفا نکنید. امروزه مشاوران متبحر و در عین حال متعهد به اصول دینی هستند که با چندین جلسه زوج درمانی، سکس تراپی و ... انشاءالله می توانند زندگی یک زوج را به اوج آن بازگردانند. پس ناامید نباشید و با استعانت به خداوند یکتا در راه دستیابی به یک زندگی ایده آل گام بردارید. جای بسی امیدواری هم هست که شما بتوانید به زندگی سابق خود بازگردید، زیرا اینطور که گفتید این ارتباطات همسرتان، گهگاهی است و فقط در حد تلفنی است و شما و همسرتان هم هنوز انگیزه های زیادی برای با هم بودن و به هم علاقه مند شدن مجدد دارید. مثلاً اینها امتیازهای بسیار خوبی است که شما همسرتان را دوست دارید، او مسئولیت پذیر است و اخلاق خوبی دارد، نگران آینده فرزندانتان هستید و ....

·         اما قبل از هر کاری اولین کار این است که خودتان را قوی کنید و عزم خود را جذم کنید که برای به دست آوردن زندگی تان تمام تلاش خود را بکنید. همسرتان و زندگی تان، حق شما است، پس برای به دست آوردن آنها تلاش کنید.

·         برای پیدا کردن انگیزه بیشتر می توانید به خاطرات خوبتان با همسرتان فکر کنید و آن لحظات را تجسم کنید. حتی بهتر است روی یک کاغذ نکات مثبت همسرتان را ذکر کنید. بدانید که هر فردی قادر است احساسات خود را تغییر دهد. پس اگر بگویید نمی توانم احساس خود را نسبت به او تغییر دهم، خود را فریب داده اید.

·         همانطور که خودتان گفتید ممکن است رفتار شما، قبل و یا بعد از این اتفاقات، مناسب و شایسته و به جا نبوده است. شاید شما تدابیر لازم را به خرج نداده باشید و باعث تشدید رفتار همسرتان شده باشید. بنابراین اگر سعی کنید رفتار خود را صادقانه تجزیه و تحلیل کنید و بتوانید علت ایجاد این ارتباطات را پیدا کنید، شاید بهتر بتوانید زندگی خود را مدیریت کنید.

·         مسئله دیگری که در شما وجود دارد ترسی است که از این قضیه در ذهن شما شکل گرفته است. چه بسا بارها شما تلفن ها و پیام های بی منظور همسرتان را به اشتباه تفسیر کرده باشید. همانند فرد گرسنه ای که کتاب را به اشتباه کباب می خواند! هرچند می تواند سخت باشد اما سعی کنید از این پس پیش داوری نکنید و خیلی به همسرتان بدگمان نباشید.

به امید زندگی پر از شادی و موفقیت برای شما و خانواده تان، انشاءالله