سارینا:نمی توانم رفتار هم اتاقی ام راتحمل کنم( مشاوره شغلی)

با سلام

من یه شغل خیلی خوب دارم تو یه اداره ی دولتی با حقوق و مزایاو جایگاه اجتماعی خیلی خوب ولی مجبورم به خاطر کارم دور از خانواده باشم و تو پانسیون با همکارم باشم.

من و همکارم از دو شهر متفاوت با فرهنگ های متفاوت هستیم ازهر  نظر که فکر کنید (خانواده، ظاهر، سواد، توانایی و ...) به همکارم یا به عبارتی هم پانسیونیم برتری دارم(نه به گفته خودم بلکه به اذعان همه )

اما همیشه فقط و فقط به خاطر خدا جلوش کوتاه میام و فخر فروشی یا هیچی نمیکنمبهش، خیلی رعایتش رو می کنم اما اون همیشه جلوم جبهه میگیره همیشه از این که انقدر خودم رو پائین میارم که همسطح خانوم بشمو بهش بر نخوره شدیدا اذیت میشم کارش به جایی رسیده که برای اینکه خودش رو ثابت کنه خیلی کارا میکنه و یا خیلی حرفها میزنه باور کنید دیگه ضعف اعصاب گرفتم آخه شبانه روز چه تو محل کار چه تو پانسیون دارم تحملش می کنم خیلی دنیامون با هم متفاوته ازش متنفرم نمیتونم دیگه تحملش کنم از طرفی هم از خدا میترسم که حرفی بهش بزنم و دلش بشکنه وگرنه تا الان 100 باره میتونستم سرجاش بشونمش با این احساس تنفرم چیکار کنم؟ طوری شده که حتی دوست ندارم بهش دست بزنم یا تو صورتش نگاه کنم یا باهاش حرف بزنم میخوام بهش بگم راهش رو ازم جدا کنه دیگه باهام حرف نزنه چون واقعا همه چیزش اذیتم میکنه، تو رو خدا بگین چیکار کنم و چطور باهاش برخورد کنم.ممنون

پاسخ استاد مشاور : خانم فهیمه کلاهی

دوست عزیز سلام، به شما به خاطرسعه صدر و از خود گذشتگی که در مقابل همکارتون دارید تبریک میگویم . شبانه روز بودن در کنار فردی که شما را درک نکند و وجوه مشترکی کمی با هم دارید بسیار سخت و قابل درک است .

برای حل مشکل شما دو راه وجود دارد، ما این دو راه و پیامدهای  آنها را با هم بررسی میکنیم، اندیشیدن به سایر پیامدها و انتخاب راه را به خودتان واگذار میکنیم.

ما انسانها همه با هم متفاوتیم، برخی بر برخی دیگر، از لحاظ ظاهر، امکانات، تحصیلات و... برتری داریم، اما از لحاظ خصوصیات انسانی  هرگز نمیتوانیم خود را از دیگران برتر بدانیم، چرا که همان کسانی که از نظر ما مشکل دارند و  گاهی آنها را پایین تر از خودمان میدانیم، گاه خصوصیاتی خوب و عالی دارند که ما نداریم و یا ایراداتی که ما داریم آنها ندارند و ما نمیتوانیم با آنها کنار بیاییم.

شما باید خود را بسنجید، اگر میتوانید با حل کردن پاره ای از مشکلات در کنار همکار خود بمانید به راهتان همینطور ادامه دهید. صبر کردن و مدارا کردن با ایشان و کمک به او برای اینکه خودش و ضعفهایش را بشناسد و آنها را برطرف کند، علاوه بر اجر معنوی باعث ساخته شدن روح خودتان هم میشود. پیامبر (ص) نمونه خوبی از برخورد زیبا داشتن با افرادی که دائم ایشان را آزار میدادند هستند. بارها شنیده اید که برخورد  ایشان با مشرکانی  که در کوچه خاکروبه بر سر ایشان می ریختند چگونه بوده است و سرانجام اخلاق خوش ایشان  برخی از آنها را مسلمان کرد .

 در گام اول، صحبت کردن با همکارتان و مطلع کردن ایشان از رفتارهایی که شما را آزار میدهد و همچنین پرسیدن از ایشان که چه رفتارهایی از شما باعث ناراحتی او می شود  و متقابلا رفتار خاصی را بروز می دهد و یک گفتگوی دوستانه به منظور حل مشکلات، روشی مناسب و منطقی است که باعث می شود تا حدی از زیر بار این فشار روحی رهایی پیدا کنید .

پس از گفتگو قرار بگذارید مدتی را در کنار هم امتحانی بمانید، شاید کمی سخت به نظر برسد، اما سعی کنید هر دو رفتارتان را اصلاح کنید و تا حدی مطابق میل یکدیگر رفتار کنید، برایش هدیه بگیرید و دوستی خود را به او ثابت کنید، خوبیهایش را ببینید  و به او بفهمانید که او برایتان اهمیت دارد. ممکن است بی توجهی شما به او و یا رفتار خاصی از شما  و یا بهتر بودن امکاناتتان سبب سرخوردگی و از دست دادن اعتماد به نفس او شده و برای همین سعی میکند خود را ثابت کند و یا برداشت اشتباه و سوءتفاهمی از شما در ذهنش شکل گرفته مثلا شما را فرد مغروری می پندارد و یا ... و میخواهد مطابق آن عمل کند. به هر حال این مدت امتحانی، فرصتی مناسب برای رفع سوء تفاهم ها و تعالی روحی شما و همکارتان است.

با هم قرار بگذارید اگر بعد از گذشت این دوره  امتحانی، مشکل حل نشد، بهتر است برای آرامش خودتان از راه حل دوم استفاده کنید و اتاقتان را از هم جدا کنید. سلامتی روح و روان شما بسیار مهم است و اگر قرار باشد دائما درگیری ذهنی شما ارتباط با ایشان باشد، جدا کردن مسیر راه، البته به صورت دوستانه و تفاوقی عاقلانه تر است.  مراقب باشید ایشان از این جدایی لطمه نخورد، صحبت منطقی با هم همه این موانع را برطرف میکند و اگر جواب نداد نفر سومی را که هر دو قبول دارید برای میانجگری و کمک در جریان قرار دهید.  پس از جدا کردن اتاق، ارتباطتان را با ایشان به یکباره قطع نکنید و کم کم از او جدا شوید، در محل کار با او صحبت و شوخی کنید و رفتاری عادی داشته باشید. مطمئنا دیگران دلیل جداییتان را خواهند پرسید، سعی کنید دلیلی بیاورید که نیاز به توضیح این مسائل و بدگویی از ایشان نداشته باشد.

نقل شده: روزی  خداوند به موسی (ع) امر کرد که برو در زمین جستجو کن و موجودی بدتر و پایین تر از خودت را برایم بیاور، موسی بسیار جستجو کرد و هر چه فکر کرد موجودی پایین تر از خود را نیافت. به درگاه  خداوند عرضه داشت چیزی نیافتم و خدا در پاسخ فرمود اگر چیزی یافته بودی و می آوردی تو را از درجه  پیامبری  عزل میکردم. موسی با آن بزرگی پایین تر از خود را نیافت  و ندید، چون فقط  به خوبیها و مثبت ها  می اندیشید.

خوشحال بودن البته به این معنی نیست  که همه چیز عالی و کامل است،

بلکه به این معنی است که ما تصمیم گرفته ایم آن سوی عیب و نقصها را هم ببینیم .

موفق باشید

دوست گرامی امیدوارم این مطالب مسیر را برایتان کمی روشن تر کرده باشد. روند مشاوره چیزی فراتر از مشاوره غیرحضوری است. پس اگر احساس کردید که از این طریق مشکلتان برطرف نمی شود از مشاوره حضوری کمک بگیرید.

لطفا در قسمت نظرات بنویسید که این مطالب چقدر توانسته است برایتان مفید باشد و چه نکات مثبت و منفی برایتان به همراه داشته است. زندگی سرشار از آرامشی داشته باشید، انشاءالله.