مهمترین کار در خصوص امام زمان عج این است که شناخت و معرفت ایجاد شود
بسم الله الرحمن الرحیم
◾️ مدرسه علمیه اسلام شناسی حضرت زهرا سلام الله علیها در ایام شهادت ششمین ستاره آسمان امامت، امام جعفر صادق علیه السلام، میزبان سرکار خانم دکتر اکبری مسئول اداره آموزش دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان با موضوع « بانوان اثرگذار در گام دوم انقلاب در تربیت نسل تمدن ساز» بود.
▫️سرکار خانم دکتر اکبری در آغاز سخنان خویش روایتی از پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم را نقل فرمودند: « ویل لإولاد آخرالزمان لآبائهم المومنین»
وای بر فرزندان آخرالزمان.اصحاب گمان کردند چون در آخرالزمان شرک و جاهلیت أخری زیاد میشود به قرینه جاهلیت اولی که در قرآن هست، فکر میکردند که پدر و مادرها مشرک میشوند و فرزندان آنها به همان اساس پیش میروند. ولی حضرت فرمودند: خیر وای بر فرزندان آخرالزمان که پدران و مادرانشان مومن هستند و فراتر از آن پدران و مادران معنوی آنها که همان مبلغین هستند. چون بزرگترهایشان مومن هستند ولی به فرزندان احکام و فرایض را یاد نمیدهند. یاد دادن معارف دینی از آن نقطه عطفهایی است که در آخرالزمان مغفول واقع میشود و نیاز است که به آن پرداخته شود.
حالا در بحث رسالت ما در تربیت نسل شیعه اگر نسل قرار است آخرالزمانی باشد، نسلی که قرار است منتظر امام زمان باشد و قرار است پا در رکاب امام زمان باشد چه چیزی باید به این نسل یاد داده شود؟ و بحث مهمتر این است چگونه و با چه روش و شیوهای یاد داده شود؟
در قرآن کریم در سوره مبارکه آل عمران آیه ۷۹ آمده است « وَلَٰكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ»
درس بمعنای کهنه کردن است. یعنی اینقدر شما قرآن را خواندهاید،درس داده و در آیات و احکام آن غور کردهاید که برای شما کهنه شده و چون آیات را تدریس و تدرُس میکنید حقش این است که ربانی باشید؛ یعنی منسوب به رب باشید یعنی قوه تربیت کنندگی در شما باشد. پس کسی که اهل قرآن و معارف است آن اصلیترین شاخصهای که به صفت خداوند نزدیک است تربیت بودن و منتسب به رب بودن است. باید مثل خداوند که صفت ربانی دارد او هم تربیت کند.
بحث اینکه چه چیزهایی یاد بدهیم و چگونه؟ مطالب خیلی گستردهای است که جلسات زیادی را میطلبد. راهی که در آن هستیم راه سنگینی است. همه ما الان مربی هستیم و قدم در راه تربیت نسل منتظر گذاشتیم.
امام صادق علیه السلام فرمودند: شیعه ما نیست کسی که در یک شهر هزار نفری باشد و او باورع ترین آنها نباشد. اگر کس دیگری با ورع تر از او باشد یعنی اینکه کار من مربی خراب است. مهمترین کاری که ما باید در تربیت یک نسل یا تربیت جامعه و فامیل خود انجام دهیم این است که نسبت به امام زمان شناخت و معرفت ایجاد شود. شناخت ایشان به شناخت مشخصات شناسنامهای نیست؛ ما باید وارد لایههای عمیق شناخت ایشان شویم. شناخت امام زمان علیه السلام ریشه دارد و ریشههای شناخت ایشان در همین درسهای ماست. ریشههای شناخت امام زمان علیه السلام توحید و خداشناسی است. سید بن طاووس میفرمایند: زنهار اگر در روز جمعه هیچ دعا و کاری نتوانستی انجام دهی این دعا را بخوان:
﷽اَلْـݪّٰـهُـمَّ عَـرِّفْـنـیٖ نَـفْـسَـکَ فَـاِنّـَکَ اِنْ لَـمْ تُـعَـرِّفْـنـی نَـفْـسَـکَ لَـمْ اَعْـرِف نَـبــیّٖـِکَ
اَلْـݪّٰـهُـمَّ عَـرِّفْـنـیٖ رَسُـولَـکَ فَـاِنّـَكَ اِنْ لَـمْ تُـعَـرِّفْـنـیٖ رَسُـولَـکَ لَـمْ اَعْـرِفْ حُـجّـَتـَکَ اَلْـݪّٰـهُـمَّ عَـرِّفْـنـیٖ⚘حُـجّـَتـَکَ فَـاِنّـَکَ اِنْ لَـمْ تُـعَـرِّفْـنـیٖ حُـجّـَتـَکَ↜ضَـلَـلْـتُ عَـنْ دیٖـنـیٖ
اگر حجت را نشناسی گمراه میشوی. در طول تاریخ انسانهایی بودند که حجت الهی را نشناختند و گمراه شدند.
پس یکی از ارکان مهم یک مربی شناخت امام زمان علیه السلام است. حال چه زمانی ما شناخت پیدا میکنیم؟ وقتی که شناخت ما منجر به عمل شود. صرف معرفت داشتن کافی نیست. باادعا کار درست نمیشود. خداوند میفرماید آیا گمان کردید همین که گفتید ایمان آوردیم شما را رها میکنیم و مورد آزمایش قرار نمیدهیم؟ صرف امام زمان شناس شدن کافی نیست. باید عمل ما عمل یک شخص منتظر باشد. عمل بالاتر از زبان است. باید همراه با این زبان گفتاری که داریم زبانهای دیگر تربیت را هم بکار بگیریم که اگر کمک آنها نباشد، اصل تربیت انجام نمیشود. لذا اگر در جامعه یا فامیل خود به عنوان مربی بودید و گفتار و عمل شما با هم مطابقت نداشت شما در انتقال مفاهیم و لوازم کوتاهی کردهاید یا به خاطر عدم توجه، یا به خاطر عدم تعهد است.
▫️اولین زبان، زبان گفتار است. زبانی که با آن صحبت میکنیم.
▫️ زبان دوم زبان بدن و زبان کالبد است؛ یعنی حالت چهره، بدن چطور قرار گرفته است، آیا چشمان شما تصدیق دارد؟ رنگ رخساره چگونه نشان میدهد؟
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرمودند: من و یوم ساعة،(روز قیامت) مثل این دو انگشت کنار هم هستیم و وقتی این جمله را میفرمودند رنگ چهرهشان هم سرخ میشد. ما وقتی حرف از اهل بیت علیهم السلام میزنیم باید آثار اینها در چهره ما باشد. وقتی پای احکام الهی وسط میآید که این احکام زیر پا گذاشته شده است حالت چهره ما چگونه است؟ آیا بیتفاوت هستیم یا واکنش نشان میدهیم؟ حداقلترین چیز این است که حالت چهره ما عوض شود.
▫️ زبان سوم زبان پوشش است؛ یعنی زبان کلام من با زبان پوشش من آیا مطابقت دارد یا نه؟ یعنی زبان پوششی که من انتخاب کردهام آثار انتظار در آن دیده میشود؟
زبان پوشش چند شاخصه دارد:
- اینکه منطبق با احکام شرع باشد
-مطابق با عرف و هنجارهای اجتماعی باشد پوششی نباشد که جز هنجارهای اجتماعی نیست مثلاً جورابی که ساق خیلی کوتاه دارد
- مطابق با هنجار صنفی باشد یعنی من که شغل من طلبگی است یا خانواده من اهل علم هستند آیا من که تربیت نسل شیعه را بر عهده گرفتهام پوشش من مطابق هنجارهای صنفی من هست یا خیر؟ آیا عرفِ صنف من این پوشش را میپسندد که چنین تیپی را داشته باشم یا خیر؟ بعضی پوششها اشکال شرعی ندارد اما با صنف طلبگی تطابق ندارد. باید زبان پوشش ما با زبان گفتارمان یکی باشد
- رعایت شئون مخاطب؛ یعنی اینکه با چه کسی صحبت میکنیم. مخاطب شناس باشیم باید مبدا کلام ما قرآن باشد اما سطح ما با سطح مخاطب یکی باشد. اشتباهی که در پوشش بعضی مواقع دیده میشود این است که به خاطر اینکه فردی بخواهد مخاطب را جذب کند پوششی را انتخاب میکند که گویا عقده دیده شدن دارد؛ طوری لباس پوشیده است که ماهیت طلبگی خود را زیر سوال برده است.
▫️ زبان چهارم اینکه زبان کردار و کنش او با زبان گفتارش یکی باشد. مثلاً من در سخنرانی خود ساعتها از نظم حرف میزنم آیا عمل من هم همینطور است؟یا نیم ساعت دیر سر کلاس رفتم؟ یا برای فرزندانم از خوش اخلاقی صحبت میکنم آیا خودم خوش اخلاق هستم؟ یا خودم اهل نماز هستم که دیگران را توصیه به نماز میکنم؟ اگر هر حرفی میزنم آیا دیگران آن حرفها را در من میبینند یا خیر؟ زبان منش یعنی رفتار و شاکله همیشگی من. یعنی همیشه منظم باشم. یکی از شاخصههای مهم تربیت این است که باید چیزی را در خودتان آماده کنید ولو به یک تیر باشد؛ ما چطور خودمان را آماده کردهایم؟ آیا در رفتار و منش ما این آمادگی دیده میشود؟ آیا زبان رفتاری من نشان میدهد که منتظر هستم؟ چقدر رفتار ما بیانگر این است که امام زمان را مستقیماً در محضر خود مییابیم؟ آیا مراقبه داریم؟ مراقبه یعنی باید چشم، زبان و حتی قلم خود را پاک کنیم نمیتوان هر حرف رکیکی را بزنیم و بگوییم من منتظر هستم و بقیه را تربیت کنیم. انسان صالح ریشه در اطاعت خداوند دارد. اگر حضرت عباس علیه السلام صالح بود چون مطیع خداوند بود. ریشهایترین چیز در روش تربیت این است که اول خودمان را تربیت کنیم؛ امام صادق علیهالسلام فرمودند: کسی که خودش را امام قرار دهد و دیگران به او بخواهند اقتدا کنند باید اول از همه خودش را تعلیم دهد و با خودش بجنگد و محاسبه و مراقبه داشته باشد.
ایشان در انتهای مباحث خویش به ذکر یک نکته اشاره نموده و فرمودند: عزیزان، فرصت زندگی کم است؛ هر شب ملکی ندا میدهد به ۲۰ سالهها: که با جدیت کار کنید
به ۳۰ سالهها: زندگی دنیا شما را فریب ندهد
به ۴۰ سالهها: شما خداوند را ملاقات میکنید چه چیزی آماده کردهاید؟
به ۵۰ سالهها: وقت این است که آنچه را که کاشتهاید درو کنید؛
و به ۶۰ سالهها: شماها مردهاید اما خودتان نمیدانید.
تربیت اگر بخواهد اتفاق بیفتد این است که ما خودمان را باید آماده کنیم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اگر در تبلیغ خود به نماز اول وقت تاکید داشتند خود نیز به این امر اهتمام داشتند.
- 28 خوانده
نظرات
ارسال نظر جدید