یاد خدا در کلام علامه طباطبایی(ره)
یکی از فضلای معاصر که چند سالی در محضر علامه طباطبایی درس خوانده میگوید:
یک وقت عازم زیارت بیت الله الحرام بودم، برای عرض سلام و خداحافظی خدمت علامه رفتم و گفتم نصیحتی بفرمایید که به کارم بیاید و توشه راهم باشد. این آیه مبارکه را قرائت فرمودند:
«فاذکرونی اذکرکم؛ به یاد من باشید تا من به یاد شما باشم.» (بقره/152)
علامه میافزاید:
«به یاد خدا باش تا خدا به یادت باشد، اگر خدا به یاد انسان بود، از جهل رهایی مییابد و اگر در کاری مانده است خداوند نمیگذارد عاجز شود و اگر در مشکل اخلاقی گیر کرد خدایی که دارای اسماء حسنی است و متصف به صفات عالیه، البته به یاد انسان خواهد بود.»
- 1463 خوانده
![](/sites/all/themes/fever/images/line_1.jpg)
نظرات
چقدر زیبا بود . خدا یارتان باشد.
من واقعا لذت بردم . خواهش می کنم از این مطالب کوتاه و مفید زیاد بگذارید. واقعا همه به آن احتیاج داریم.
وگر بخشم روی صد هزار سال زمن
بعاقبت بمن آیی که منتهات منم
نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی
که نقشبند سراپرده رضات منم
نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی
مرو به خشک که دریای با صفات منم
نگفتمت که چو مرغان بسوی دام مرو
بیا که قوت پرواز و پروپات منم
نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند
که آتش تپش و گرمی هوات منم
نگفتمت که صفتهای زشت در تو نهند
که گم کنی که سر چشمه صفات منم
نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم
در این سراب فنا چشمه حیات منم
به پیش روی من تا چشم یاری می کند دریاست
چراغ ساحل آلودگی ها در افق پیداست
دراین ساحل که من افتاده ام خاموش
غمم دریا ، دلم تنهاست
وجودم بسته در زنجیر خونین تعلقهاست
خروش موج با من می کند نجوا
که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت
مرا آن دل که بر دریا زنم نیست
زپا این بند خونین افکنم نیست
امید آنکه جان خسته ام را
به آن نادیده ساحل افکنم نیست
تنها در میان تن ها چه عاشقانه مانده ام
دربیهودگی انتظار پیوستن به تو چه بی صبرانه مانده ام
چه خوانا دوریت را بر سر در خانه نوشته اند
و من در نخواندن آن چه پافشارانه مانده ام
چه بسیاراست درویی ها ، فراموش کردن ها و گسستن ها
و من در این هم همه چه صادقانه مانده ام
رفیقان همه با نارفیقی خود رفتند
من هنوز با آنان چه دوستانه مانده ام
خاستگاه من کجاست که من آن جا قنودن خواهم
من در پیمودن راه چه عاجزانه مانده ام
تنها در میان تن ها چه عاشقانه مانده ام
ارسال نظر جدید