ستاره س: همسرم و خانواده اش منو مثل یه برده میبینند

Submitted on 1393/01/28

  موضوع: خانواده

  متن سئوال:

با سلام . 8 ساله ازدواج کردم 2 تا فرزند پسر دارم . شوهرم توی این 8 سال با دلیل و بی دلیل منو کتک میزنه . مقتی میره سر کار در رو قفل میکنه. اجازه ی بیرون رفتن بهم نمیده . منو مثل یه برده میبینه . حتی خانواده اش هم همینطورن . اگه مهمونی به خونه مادر شوهرم بیاد،شوهرم منو میبره اونجا که همه کارها رو من بکنم . مثل کلفتشون شدم. اما باز به خاطر بچه هام تحمل میکنم. لطفا بگید چه کنم

پاسخ مشاور: خانم الهامه محسنیان

دوست عزیز سلام. شما همه مشکلات پیش رویتان را در دل خود جمع کرده و نتوانسته اید به طریقی با آنها کنار بیایید و یا آنها را برطرف کنید، این موضوع باعث شده روز به روز بیشتر احساس خستگی کنید و دیگر توانی برای تحمل آنها نداشته باشید تا جایی که حتی افکاری مانند آسیب زدن به خودتان به ذهنتان آمده است! شما که از آزار دیدن توسط دیگران رنجیده خاطرید، چرا خودتان هم می خواهید همین اشتباه را مرتکب شوید؟ چرا خودتان هم می خواهید خودتان را آزار دهید؟

پس به نفس خودتان احترام بگذارید و ارزش آن را بسیار بالاتر از آن بدانید که خودتان هم بخواهید به آن آسیبی وارد کنید. همانطور که می دانید در اسلام هم خودکشی بسیار منع شده است و قابل بخشش نیست. امام صادق عليه السلام می فرمایند: هر كه عمداً خودش را بكشد، در آتش دوزخ جاودانه است (ميزان الحکمة ج9 ص285 ح 16491). همچنین امام باقر عليه‏‏‏السلام می فرمایند: مؤمن به هر بلايى گرفتار مى‏شود و با هر مرگى مى‏ميرد، امّا خودكشى نمى‏كند (كافي ج 3 ص112 حديث8 و بحارالانوار ج 64 ص201). پس از این افکار دوری کنید و سعی کنید تلاش خود را برای حل مشکلتان بکنید.

بهترین کار این است که از اطرافیان در مورد یک مشاور خوب و باتجربه پرس و جو کنید و به او مراجعه کنید. شما با مشاوره حضوری می توانید اطلاعات دقیقی در مورد خود و همسرتان در اختیار مشاور قرار دهید. مثلا مهم است مشاور بداند دلیل همسرتان چیست که در را به روی شما قفل می کند؟ نگرانی او بابت چیست؟ بیشتر چه مسائلی میان شما و همسرتان پیش می آید که منجر به دعوا و کتک زدن او می شود؟ شما قبل و پس از دعوا چه عکس العمل هایی از خود نشان می دهید؟ و ...

در نهایت مشاور می تواند پس از گرفتن پاره ای از اطلاعات لازم و با توجه به شرایط شما و همسرتان راهکار پیشنهاد کند. مثلا ممکن است بگوید که شما باید در رفتار خود تغییر ایجاد کنید و یا بر عکس ممکن است به شما راهکارهایی پیشنهاد دهد که بتدریج بتوانید در رفتار همسرتان تغییر ایجاد کنید.

این طور که من تصور می کنم شما و همسرتان هر دو در خانواده ای سنتی بزرگ شده اید. در این خانواده ها معمولا تصور می شود یکی از وظایف بسیار مهم خانم ها، خانه داری و در خانه ماندن است و او خیلی حق اظهار نظر ندارد. در نتیجه شما و همسرتان هر دو با این تفکر وارد زندگی مشترکتان شدید و طبیعتا همسرتان چنین توقعاتی از شما داشته و طبیعتا شما هم آنها را تقریباً طبیعی می دانستید و آنها را عملی می کردید. به همین جهت هر دو با کمک هم باعث شدید که این موارد میان شما و همسرتان بیشتر و بیشتر شود تا جایی که دیگر صبر شما لبریز شده و ناگهان می خواهید در جهت مخالف رفتارتان در این سالها حرکت کنید.

پس دوست عزیز اگر تصور من در مورد شما و همسرتان درست است، پیشنهاد می کنم توقع نداشته باشید که ناگهان اوضاع تغییر کند، چون هم برای شما سخت خواهد بود و هم برای همسرتان. پس بهتر است کم کم و به تدریج سعی کنید در افکار و رفتار خود و همسرتان تغییر ایجاد نمایید.  

من به طور مختصر چند موضوع را به شما یادآوری می کنم. لطفا آنها را عملی کنید و باز هم تاکید می کنم در کنار آنها سعی کنید به مشاوره هم مراجعه نمایید.

*        قبل از هر کاری در ابتدا نیاز است شما کمی به آرامش برسید. پس سعی کنید فعلا به فعالیت هایی بپردازید که شما را از تنش دور کند، هر شب قبل از خواب برای روز بعدتان برنامه ریزی کنید که چه کارهایی را انجام دهید که باعث آرامش بیشتر شما شود. اگر ورزش را در برنامه خود قرار دهید به آرامش شما کمک زیادی می کند. با بچه هایتان بازی کنید و سعی کنید در آن لحظات با آنها واقعا سرگرم شوید و همه افکار دیگر را از ذهنتان خارج کنید و از ته دل شاد باشید. اگر بتوانید برای خود طوری برنامه ریزی کنید که حداقل خودتان بتوانید برای خودتان لحظات شادی درست کنید راحت تر می توانید با مسائلی که همسرتان برای شما ایجاد می کند کنار بیایید.

*        حتما تاکنون متوجه شده اید که چه مسائلی باعث عصبانیت بیشتر همسرتان می شود. پس از قبل فکر کنید در این مواقع، چه عکس العملی نشان دهید که باعث تنش کمتر در شما و همسرتان شود.

اگر در همین سایت به قسمت خوب است بدانیم مراجعه کنید قسمتی با عنوان "چگونه مشکلاتم را به بهترین نحو ممکن حل کنم؟" وجود دارد. این مهارت به شما کمک می کند بهتر بتوانید برای مشکلاتتان به دنبال راه حل بگردید.

*        سعی کنید اعتماد بنفس خود را بالا ببرید. به توانایی های خودتان باور داشته باشید و قبول کنید که اگر بخواهید می توانید به آرزوهایتان دست پیدا کنید. فقط لازم است اراده کنید و دست به کار شوید و در صورت نیاز از دیگران کمک بگیرید.

چه کاری به شما اعتماد به نفس می دهد؟ آن را پیدا کنید و انجام دهید.

این جمله را نیز کامل کنید: من احساس خوبی در مورد خودم خواهم داشت اگر..............

*        سعی کنید ارتباط عشقی خود را با همسرتان قوی تر کنید. می توانید به متن دیگری در قسمت خوب است بدانیم با عنوان "چگونه همسرم را بیشتر دوست داشته باشم؟" مراجعه کنید.

*        هنگامی که احساس کردید شرایط شما و همسرتان هر دو آماده است، با او صحبت کنید و از او بخواهید که با کمک هم برای یک زندگی آرام و بدون تنش تلاش کنید. به او بگویید اگر محیط منزل تنش آور باشد علاوه بر اینکه باعث می شود شما به عنوان یک همسر نتوانید نیازهای او را برآورده کنید، روی بچه ها نیز تاثیر منفی می گذارد و حتی باعث ناراحتی بیشتر خود همسرتان می شود.

*        پس از او بپرسید چه انتظاراتی از شما دارد. شما هم می توانید به تدریج و هنگامی که شرایط مناسب بود خیلی آرام و بدون سرزنش کردن همسرتان از او بخواهید بعضی از نیازهایتان را برآورده کند.

*        اگر همسرتان فردی است که بیان می کند پایبند به اصول و احکام دین است سعی کنید از اسلام و روش برخورد ائمه با همسرانشان برای او بگویید، البته نه به گونه ای که او تصور کند شما می خواهید او را سرزنش کنید، به این نیت که مثلا می خواهید چیزی برای او تعریف کنید.

خواهر عزیز، لطفا در قسمت نظرات بنویسید که این مطالب چقدر توانسته است برایتان مفید باشد و چه نکات مثبت و منفی برایتان به همراه داشته است. زندگی سرشار از آرامشی داشته باشید، انشاءالله.