ورود شما را به سایت مدرسه علمیه اسلام شناسی حضرت زهرا سلام الله علیها گرامی می داریم

یه مدتیه از زندگیم سیرم دلم سمت یه آشنا میره!

 

 

سلام من 9 ساله ازدواج کردم یه دختر 8 ساله دارم

با سختی و بدون کمک حتی پدر و مادرامون تونستیم صاحب خونه بشیم سخت بود ولی شد یه مدتیه از زندگیم سیرمدلم سمت یه آشنا میره عذاب وجدانداره داغونم میکنه ولی اون آدم از فکرم بیرون نمیره نمی تونم به حس سابق که با همسرم داشتم برگردمالبته اون آقا هم تا فهمید متاهلم کمرنگ کرد حضورشو

حس می کنم فقط با اون راحتموقتی پیشش بودم انگار تو آسمونا بودم دیگه به مشکلات زندگی فکر نمی کردم من زود مادر شدمحس می کنم زندگی مزخرفی دارم و با اون آدم جدید خوش بخت ترم

لطفا کمکم کنید...

 

پاسخ استاد مشاور: خانم فهیمه کلاهی

دوست عزیز سلام ، شما نگفته بودید که چند ساله هستید و دلیل اینکه از همسرتان فاصله گرفته اید چیست ؟ آن آقا چه خصوصیت خاصی دارد که شما جذب او شده اید ؟ و به  یکباره میخواهید همه آنچه که با تلاش و عشق بدست آورده اید مثل خانه ای که برای خرید آن زحمت کشیده اید و یا  تعهدی که نسبت به همسر و دخترتان دارید را بدست فراموشی بسپارید.

از کمکی که خواسته بودید فهمیدم که نمیخواهید در دام این وسوسه گرفتار شوید ، شما عاشق زندگیتان هستید و احساس میکنم که دلیل خاصی برای فاصله گرفتن از زندگی کنونی خود ندارید که دچار عذاب وجدان شده اید . عذاب وجدان شما کاملا طبیعی و نشات گرفته از روح پاک شماست که شما را از داشتن این رابطه حرام منع میکند و از فرو رفتن در باتلاق هوسی گذرا  که به زودی پایان میپذیرد اما خیلی از داشته های شما را (مثل آبرو ، حیا و عفت و حتی همسر و فرزند شما را) به همراه خودتان پایین میکشد باز میدارد .

شما راست میگویید که وقتی در کنار این آقا هستید همه مشکلات را فراموش میکنید و انگار در آسمان هستید، این خاصیت  ابتدای یک عشق آتشین و یا بهتر است بگوییم هوسی گذراست .اما شما با تجربه اید ، آیا این عشق همیشه اینطور میماند؟ آیا پس از وصال فروکش نمیکند ؟ آیا در کنار آن آقا احساس امنیت میکنید و یا دایم نگران حضور دیگران نیستید؟ پس این عشقی امن و پاک نخواهد بود چرا که همیشه مفهومی هولناک به اسم خیانت را یدک میکشد و شما را بعنوان زنی که نه خدا میپسندد و نه اجتماع معرفی خواهد نمود. قوانین الهی و عرفی بسیاری برای اینگونه عشقها وضع شده، چرا که این رابطه کاملا گناه آلود است، اگر بدانید خداوند چه حکمی وضع کرده بهتر میتوانید تصمیم بگیرید .

- دوست خوبم زود بچه دار شدن شاید باعث شده باشد که شما ازخیلی برنامه هایی که داشته اید عقب بیافتید اما اگر کمی بیاندیشید مزایای بسیاری را به همراه آورده مثل اینکه زندگی شما را مستحکم تر و یا شما را مسئولیت پذیر تر کرده  و حس زیبای مادر شدن و بزرگ شدن را به شما داده است و...  این مزایا را به همراه خوبیهای همسر خود در یک کاغذ با خطی زیبا لیست کنید و دائم مرور نمایید .موهبت های خدا به خود و خانواده تان را یادآور شوید و سعی کنید به همسرتان نزدیکتر شوید ، بیشتر با او صحبت کنید ، درد دل کنید و به روابط زناشویی با همسرتان بسیار اهمیت بدهید ، الان با بزرگ شدن دخترتان و با توجه به اینکه احتمالا  او اتاق مجزایی  دارد میتوانید با همسرتان خلوتهای خوب و عاشقانه ای مثل اوایل ازدواجتان داشته باشید و دوباره  به هم نزدیک شوید .

-  در ابتدا به آن آقا بگویید که خواستار قطع رابطه با ایشان هستید تا او هم دیگر تماسی با شما نداشته باشد و از زندگیتان بی دردسر خارج شود.

- از رفتن به مکانهایی که با آن آقا روبرو میشوید بپرهیزید و سعی کنید اصلا با ایشان روبرو نشوید .

- اگر تلفنی با ایشان ارتباط دارید بهتر است سیم کارت موبایل خود را عوض کنید و هیچ تماسی از طرق دیگر مثل اینترنت  و... هم دیگر نداشته باشید .

- هر زمان فکرتان مشغول آن آقا شد با استعانت از خدا از مهارت توقف افکار استفاده کنید یعنی بگویید الان نمیخواهم به اوفکر کنم شاید زمان دیگری بیاندیشم و خود را سرگرم کاری بکنید.  هر بار با این رویه جلو بروید تا بالاخره بتوانید این فکر را که بصورت عادت برایتان درآمده را مهار کنید .  اراده و توانایی ذهن انسان بسیار بالاست. با تمرین ، کنترل افکار مزاحم را خود بدست بگیرید و به مساله دیگری مثل خاطرات شیرینی که با همسر و فرزندتان داشتید فکر کنید.

- لحظاتی خود را به جای همسر و دختر و دیگر اعضای خانواده تان بگذارید و از دید آنها به مساله بنگرید ،آیا برایشان  قابل هضم است ؟چه صدمات روحی را ممکن است متحمل شوند ؟ چند خانواده ممکن است از هم بپاشد ؟ سرنوشت دخترتان چه میشود؟  جایگاه او کجای زندگی شماست؟

- حال فرض کنید همسرتان در حالیکه 9 سال در سختی و خوشی ، جوانیتان را در کنار هم و برای هم صرف کرده اید ، فکرش درگیر یک خانم دیگر باشد، چه احساسی به شما دست خواهد داد؟ چقدر این مساله غیر قابل تحمل است.

- کمی منطقی  و نه احساسی بیاندیشید که چرا فکر میکنید آن آقا شما را خوشبخت میکنند و آیا همسرتان برای خوشبختی شما تا کنون تلاشی نکرده است ؟ آیا به تازگی کمی بهانه گیر نشده اید ؟ آیا حسن های اخلاقی همسرتان را نمیبینید ؟

- خود را بیشتر  سرگرم فعالیتهای مورد علاقه تان بکنید یعنی خود را حسابی مشغول کارهایی کنید که دیگر فرصت فکر کردن به آن آقا را نداشته باشید ، تفریح کنید ، بیشتر در جمعهای دوستانه و فامیلی شرکت کنید و سعی کنید نشاط و شادی خود را حفظ کنید و این شادی را به خانواده خود نیز منتقل کنید.

- ارتباط خود را با خدا بیشتر کنید، قرآن بخوانید ،دعاها و مناجاتهایی که در مفاتیح آمده را بیشتر بخوانید ، عاشق معبود خود شوید (هر که نپاید دلبستگی نشاید) و خود را به گفتن ذکر عادت دهید. خصوصا از گفتن ذکر  "لا حول و لا قوت الا با الله العلی العظیم" و ذکر  "یا دائم و یا قائم" غافل نشوید .

- برای رهایی از این احساس  حتما از مشاوره حضوری یک مشاور متدین کمک بگیرید .

 امام علی (ع) میفرمایند : ریشه صلاح و پاکی دل ، پرداختن آن به ذکر خداست (غررالحکم ،ح 3083). و میفرمایند :هر که نفس خود را در راه اصلاح آن به رنج افکند ، خوشبخت شود و هر که آن را با لذتهایش واگذارد ،بدبخت گردد و(از درگاه حق) دور شود (غررالحکم،ح 8246و8247).

موفق باشید. شما میتوانید دوباره عاشق همسرتان شوید و با عشق ادامه دهید.

 

پاسخ استاد مشاور: خانم الهامه محسنیان

سلام. در ادامه گفته های همکارم  بهتر دیدم یک نکته را به شما یادآوری کنم که اگر شما سعی کنید زندگی کنونی خود را از یکنواختی خارج کنید و به دنبال تغییر و تحول در زندگی تان باشید سریعتر می توانید به هدف خود برسید و از این امتحان الهی سربلند بیرون بیایید. مسلما در هر زندگی که همه چیز هم بر وفق مراد است اما یکنواخت است با مشکل مواجه می شویم. پس زندگی تان را به هر طریقی که به ذهنتان می رسد از این حالت بی هیجانی خارج کنید.

می توانید با همسرتان صحبت کنید، احتمالا او هم از این نوع زندگی خسته و کسل شده است، با هم به دنبال راه حل باشید. فعلا برای شروع می توانید برنامه یک سفر دو نفره را بچینید و بهترین لحظات را با همسرتان بگذرانید. یا بازی های سرگرم کننده ای تهیه کنید که سه نفری در منزل با هم بازی کنید و بخندید! و ....

شاید در ابتدا این لحظات برای شما جذاب نباشد یا مصنوعی به نظرتان برسد، اما حتما در آن بین، زمان هایی وجود خواهد داشت که به دلتان می نشیند و شما را به زندگی تان وابسته تر خواهد کرد.

پس تلاش خود را به هر طریقی بکنید تا اولا آن آقا را از ذهنتان خارج کنید و دوما زندگی شیرین تری در کنار خانواده تان داشته باشید. شاید در ابتدا سخت باشد و بکلی نتوانید فکر خود را کنترل کنید یا روابط گرمی با همسرتان داشته باشید، اما خیلی نگران نباشید، همانگونه که آن آقا به تدریج در ذهن شما جای گرفته است اگر تلاش خود را بکنید به تدریج هم از ذهنتان خارج می شود.

- شما در نوشته هایتان گفته بودید حس می کنید با آن آقا خوشبخت ترید. همانطور که گفته اید این فقط حس شما است و برگرفته از عقل و منطق نیست! پس این حستان را به فکر تبدیل کنید. اگر معقولانه فکر کنید الان تحت هیچ شرایطی با آن آقا خوشبخت نخواهید شد: چون شما متاهیلید، صاحب فرزندید، و ... پس اگر واقعا به دنبال خوشبختی هستید خوشبختی را در خودتان، همسرتان، و فرزندتان جستجو کنید.

موفق باشید و زندگی سرشار از عشق و صمیمت در کنار خانواده تان داشته باشید، ان شاءالله

 

دوست گرامی با آنکه مطالب ذکر شده کمی طولانی به نظر می رسد، اما سعی شده است مسائل بصورت اجمالی بیان شود. روند مشاوره چیزی فراتر از مشاوره غیرحضوری است و شاید در این مشاوره، مشکل اصلی پنهان بماند. پس اگر احساس کردید که از این طریق مشکلتان برطرف نمی شود از مشاوره حضوری کمک بگیرید.

لطفا در قسمت نظرات ما را در جریان روند کار خود قرار دهید و بگویید که این مشاوره به عنوان اولین جلسه چقدر برایتان مفید و نتیجه بخش بوده است و چه نکات مثبت و منفی برایتان به همراه داشته است. زندگی سرشار از آرامشی داشته باشید، انشاءالله.

 

    

نظرات

ارسال نظر جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.
- 18 = 2
پاسخ این سوال ریاضی را بصورت عدد وارد كنيد نه حروف. به عنوان مثال در پاسخ "دو + چهار =؟" وارد کنید "6".
کليه حقوق اين سايت متعلق به مدرسه علمیه اسلامی شناسی حضرت زهرا سلام الله علیها مي باشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.

آمار سایت

  • بازدید کل: 8,056,817

    اوقات شرعي