بررسي الوهيت در اسلام و اومانيسم
موضوع این مقاله، تعریف و مقایسهی الوهیت در دو مکتب اسلام و اومانیسم است.
هدف این است که تفاوتهای پیدا و پنهان دو مکتب شناخته شوند تا قیاسهای نادرست موضوعات اومانیسم و اسلام روشن گردد و از واردات نامناسب مواضع اومانیستی به جهان اسلام جلوگیری شود.
در این جستار ابتدا معانی مفردات و پیشفرضهای بحث روشن میشود. سپس نظریات اساسی دو مکتب در موضوعات مختلف هستیشناختی، معرفتشناختی و دینشناختی بررسی میگردد. نظریات اسلام، عمدتا از آیات و روایات برگرفته شده است و نظریات اومانیسم از متن مکاتب فلسفی غرب از قرن چهاردهم تا کنون. سرانجام این نظریات در عناوین و موضوعات به ظاهر مشترک، تحلیل و مقایسه میشود.
بر اساس این تحقیق، در اندیشهی اومانیسم، انسان اصالت دارد. یعنی تنها بوسیله معرفت حسی و تجربی، طبع و تمایلات ظاهری انسان شناخته میشود و انسان به همان تمایلات تعریف میگردد، آنگاه ماوراء، خدا، الوهیت، دین، حق و تکلیف و معنا و هدف زندگی مشخص میشود. خاستگاه الوهیت و دین در این نگاه، چیزی فراتر از ذهن، روان یا اجتماع بشری نخواهد بود و غایت و محتوای مطلوب آن، منفعت شخصی دنیوی میشود. تواناییهای انسان، یعنی فهم، اراده، اختیار و قدرت، تنها در راستای بهرهبرداری هرچه بیشتر شخص یا اکثریت افراد از دنیا قرار میگیرد.
اما در دیدگاه اسلام، خداوند خالق است و اصالت دارد. تنها او صاحب حق است. مارواء، خدا، الوهیت، دین و دیگر موضوعات مشابهی که در اومانیسم مطرح است، در اسلام بر اساس معرفت حسی، تعقل کلیات و غایات، آموزههای فطری و وجدانی و آموزههای وحیانی تعریف میشود. انسان نیز بدینگونه تعریف میگردد. در همهی این موضوعات، خالق، معبود و مقصود هستی، خداوند معرفی میشود نه انسان و تمایلات دنیوی او. خلق هستی برای انسان است اما هدف از خلق انسان، معرفت و عبادت خداوند میباشد.
- 1156 خوانده