سحر : دلیل لجبازی های همسرم رو نمی فهمم!

سوال :

همسرم علی رقم اینکه دربعضی جاهافهمش  منوغافلگیر میکنه ازاون طرف بعضی جاهای دیگه چنان مآیوسم  میکنه که قاطی میکنم

الان  پیش  دوستش کار می کنه ونه بیمه هستیم ونه آخروعاقبت این  کارمعلومه ضمن اینکه حقوقش کفاف زندگی مون رونمیده 

یعنی یاپول اجاره نداریم بدیم یا یکی ازقرض  های مهم مون روکه به پدرم هست ومن مستقیما  بادیدن پدرمشرمنده میشم .

کارقبلیش هم  به مشکل خوردو بعد که  من نذرکردم درست شدن . حالا ااون به این نذرمن که باصلوات شمارانجام  میدم توهین میکنه ومیگه کورنومتر

ازطرفی تاحالا واقعا باهاش راه اومدم به  خاطراینکه معیارمن ازاتنخاب اون ایمان وبه  تبع معرفتش نسبت به خداوائمه وخانواده باشه  بود که خب معرفت به این امریعنی خانواده ای  که چیزی ازش توقع نمیکنند وباهاش  ساختند رونداره !

بهش میگم مایه پسردوساله داریم که آینده  میخواد ماهم پای توبودیم وپشتت هستیم توهم  به حرف ماگوش کن

اما یکسال پیش خودش اعتراف کرد که کار قبلیش فایده ای نداره  وهمش سختیه بدون سرمایه الان دوباره باز روش کلید کرده که برمیگردم  وبازسختی هاشروع بشه حتی ازالان بدتربود اونم به خاطراینکه من بهش گفتم برو جایی  استخدام شو حقوق ثابت بگیری وبه خاطراینکه  من ازدیگران پرس وجوکردم واسه کاربقیه هم همکاری کردند

به  من میگه اونجایی که تو دوست داری نمیرم  واصلابرمیگردم سرکارقبلم دلیل این لجبازی هاشو درقبال این صبرم در  این 3سال نمیفهمم وعدم فهم وهمدلی میبینم

خیلی ازش ناراحت شدم چون بیشتروقتا که  عصبانی میشه هرچی ازدهنش درمیادبه من میگه  . گفتم توکه به خاطرمازحمت میکشی  وکارمیکنی بروجایی که کاروحقوق ثابت باشه  ووضعیتمون بهتربشه اگه نری من فکردیگه ای  میکنم که توبه فکرآینده مانیستی!

اونم گفت به  تو ربطی نداره کارمنوتو نفهمیمن این باربیشترناراحت شدم و گفتم حالا که  دارم این شرایط سخت روتحمل میکنم وتوبه  فکرمانیستی واینطوربرخوردمیکنی ومیگی برات  مهم نیستم منوازاین زندگی خلاص کن ماکه  اسیرتونیستیم اونم میگه باشه طلاق!واقعا این این انصافه!

لطفا راهنماییم بفرماییید

بازهم باتشکرویژه ا لتماس دعا...

------------------------------------------

پاسخ مشاور دینی:  استاد زوارزاده

سلام ممنون که به ما اعتماد داری .

من با خوندن حرفات افسوس خوردم. افسوس ک چرا زن دلسوز و با ایمان و صبوری مثل تو یک نکته ی اساسی رو در مورد مردها نمی دونه . و بخاطر عدم اگاهی به اینجا رسیده.

حق داری که از همسرت گله داشته باشی اما واقعیت اینه که زاویه دید اون با تو فرق می کنه و رفتارهای اشتباه تو در مقابل مشکل بیکاریش اون رو لجباز کرده .

هیچ مردی، تاکید می کنم هیچ مردی نمی تونه خرد شدن خودش رو در مقابل همسرش تحمل کنه! و اولین عکس العمل مردها لجباز شدنشونه. تا جایی که کم کم تمام کمک های همسرشون رو پشت سرشون میزارن و حتی حاضرن از این زندگی که در اون تحقیر می شد فرار کنن...

گفتی به صلوات شمارت می گه کورنومتر!

اون می دونه تو برای گشایش کار اون صلوات می فرستی؟! این از دید یک مرد یعنی اون عرضه ی پیدا کردن کار خوب رو نداره و باید یک امداد غیبی که اونم با توسل ها و التماس های همسرش و مدام صلوات فرستادن های اون ، به دادش برسه!!!! و این یک تیشه است به ریشه های صبوری تو و غرور یک مرد!!!

منظور این نیست که دعا رو بزاری کنار ، منظورم اینه که وقتایی که اون نیست صلوات بفرستی و به دور از چشم اون برای گشایش کارهاش دعا کنی . اگر واقعا از خدا مدد می خوای پس در خلوتت با خدا معامله کن از کاری که اون رو آزار میده دوری کن و اعتماد به نفسش رو بهش برگردون.

گفتی بهش می گم تو هم به حرف ما گوش کن!!

این از دید یک مرد یعنی تمام قد بشکنه ! یعنی با چشمی باز در مقابل تو زانو بزنه!! یعنی اون نمی فهمه و تو می فهمی !! و باز نتیجه اش می شه همون لجباز شدن مرد و مقابله کردن با کارهایی که خودشم می دونه حرف تو درسته اما می خواد خودشو ثابت کنه و لجبازی می کنه. و همه ی مردها همینن!! تاکید می کنم همه در مقابل این چنین حرفی موضع می گیرن!!

باز هم منظورمون این نیست که راهنماییش نکنی!! و دست روی دست بزاری ! راه درست اینه که کمکش کنی که خودش به راه تو برسه! و فکر کنه که خودش این راه حل رو کشف کرده! مثلا با جملاتی اینچنینی بگی:  اینقدر کار می کنی می ترسم مریض بشی! اینجا هم که بیمه ات نکردن  اینقدرم که این ویزیت  دکترا و دارو آزاد گرونه ... چه میدونم خدارو شکر. خدا خودش مراقبمون هست. ...

اینطوری هم به این اشاره کردی که بیمه نبودنمون خیلی مشکله و هم اینکه توکل کردی و دیگه اینکه نتیجه رو به اون واگذ ار کردی و اجازه دادی که خودش به فکر راه حل باشه بدون سرزنش و تهدید و ...

گفتی : برو یک جا استخدام شو که حقوق ثابت بگیری!! و یا به همه ی اقوام و خویشان گفتید که همسرتان کار ندارد!!!

ازت یک سوال دارم، به نظرت همسرت دلش نمی خواد یک حقوق ثابت داشته باشه؟! دلش نمی خواد آینده تو و پسرت تامین باشه؟! مطمئنم جواب می دی که دلش می خواد اما ... اما چی ؟! اما حتما یا کاری با این شرایط  پیدا نکرده و یا اینکه  اگرم هست شرایط کاریش براش سخته و آرامشش رو بر هم میزنه.

دوست گلم تمام حرفهای تو یک چیز رو به همسرت القا می کنه ! اینکه اون عرضه ی تامین شما رو نداره! اینکه اون با اینکه همه ی تلاشش رو می کنه اما نمی تونه تو رو راضی کنه! نمی تونه آینده ی روشنی برای شما بسازه! و همه ی اینها اعتماد به نفس و مردانگی ش رو زیر سوال میبره و باعث می شه که برای حفظ غرورش لجبازی کنه و حتی اگر مجبور شد کلا زندگیش رو بر هم بزنه.

تو که زن با ایمانی هستی حتما می دونی که حضرت زهرا چیزی از حضرت علی نخواست که نتونه فراهم کنه. پس واظایفمون رو یاد بگیریم و بیشتر از اون کاری انجام ندیم !

این روزها بیشتر زن ها مرد شدن! می خوان به جای مردشون فکر کنن به جای اون سر کار برن و به جای اون خرجی بدن به جای اون فکر آینده باشن!! بعد که با کلی تلاش به اینها رسیدن تازه می فهمن که اینها کار زن نیست و اصلا خدا هیچ کدام از آنها را از زن نخواسته . زن باید مایه ی آرامش همسرش باشد باید به همسرش اعتماد داشته باشد و بدون رضایت او کاری نکند.

در کلاسهای مهارت های شوهر داری ما به خانم ها یاد می دهیم که باید در مقابل اشتباهات همسرشان خود دار باشند مثال روشن این حرف این است که اگر با همسرتان سوار ماشین هستید و او مسیر را اشتباه میرود فقط با سوالی اینچنینی که : مطمئنی مسیر رو درست میری ، فکر نمی کنی اون راه دیگه درست باشه ؟!

اگر قبول کرد که چه بهتر و گرنه دیگه هیچی نمی گید!! اجازه بدید به آخر خط برسه و خودش متوجه اشتباهش بشه . مطمئنا وقتی به آخر خط برسه یاد حرف شما میفته و کم کم این در ضمیر ناخودآگاهش ثبت می شه که همسرش کم حرف میزنه اما حرفی که میزنه درسته!!! پس صبور باشید. صبر کردن ، آنهم صبری با درایت زنانه می تواند یک زن را به اهدافش برساند . بدون اینکه آرامش زندگی اش را بر هم بزند و غرور و فهم همسرش را زیر سوال ببرد.

نکته ی مهم: تو جه ! توجه! کودک دو ساله ی شما ، بیشتر از آنکه پول بخواهد برای آینده اش آرامش می خواهد. نگاه و آغوش گرم پدر و مادر را باهم می خواهد پس ببینیم برای بدست آوردن چی داریم چی رو از دست میدیم!

عزیزم امیدوارم متوجه راه اشتباهی که میرفتی شده باشی. راهی که همه ی زحمات و ساختن و ها و سوختن هایت را در زندگی هیچ می کند. مثل زنی که ساعت ها می بافد و در یک دقیقه بافته هایش را باز می کند!!! این نوع رفتار تو چنین کاری با زحماتت می کند.

در خفا و به دور از چشمش برای گشایش روزی تان دعا کن. سوره واقعه برای دور شدن از فقر بسیار توصیه شده. با خدا معامله کن و زندگی ات را به خدا بسپار. گاهی لازم است توکل کردن را بیاموزیم . توکل یعنی ما فقط وظیفه یمان را انجام دهیم و نتیجه را به خدا بسپاریم. و وظیفه ی ما مدام راه را به همسر نشان دادن و غرورش را له کردن نیست.

راستی این را هم دلم می خواهد بهت بگم که هیچ زندگی بی سختی نیست . کاش همه ی سختی ها سختی نداری و تامین کرایه خانه و قسط عقب افتاده باشد . روزی را خدا کم یا زیاد میرساند . اما من زندگی های بسیاری را می شناسم که مریضی های لاعلاج دارند مریضی هوسرانی های همسرشان! مریضی معلول بودن فرزندشان! یا نداشتن فرزند و ... پس خدا رو شکرکنیم برای نداشته هایمان . و به یاد بیاوریم که حضرت زهرا با فرزندانش سه روز روزه گرفتند و غذایشان را انفاق کردندو چیزی برای خوردن نداشتند! آنها هم به فکر آینده فرزندشان بودند ! اما حضرت زهرا و حضرت علی توکل داشتند و باور داشتند که خدا همه ی اعمال ما را می بیند و ما فقط باید به وظیفه یمان عمل می کنیم ، او خودش سر بزنگاه ها تنهایمان نمی گذارد.

ان شاالله.